۱۰ حقیقت جالب در مورد خواب دیدن

خواب های می توانند فریبنده، مهیج، ترسناک یا عجیب و غریب باشند.

در حالی که هیچ نوع توافق عمومی در مورد دلیل خواب دیدن وجود ندارد، ولی محققان یک مقدار شناخت نسبت به مواردی که در حین خواب دیدن اتفاق می افتد، به دست آورده اند. در اینجا ۱۰ مورد مهمی در رابطه با خواب بیان شده است.

۱٫ هر شخصی خواب می بیند

افراد بالغ و همچنین کودکان در طول هر شب، تقریبا دو ساعت خواب می بینند – حتی افرادی که ادعا می کنند خواب نمی بینند هم خواب می بینند.

در واقع محققان به این نتیجه رسیده اند که افراد در طول هر شب خواب هایی مختلفی می بینند، که هر کدام از آنها ۵ تا ۲۰ دقیقه به طول می کشند.

در طول یک دوره زندگی معمولی، افراد به طور متوسط شش سال را صرف خواب دیدن می کنند.

۲٫ شما بیشتر خواب های خودتان را فراموش می کنید

تقریبا ۹۵ درصد از خواب های شما بلافاصله بعد از بیدار شدن فراموش می شوند.

بر اساس یکی از نظریات بیان شده در مورد اینکه چرا یادآوری خواب ها مشکل می باشد، بیان شده است .

تغییرات صورت گرفته در مغز که در طول خواب دیدن اتفاق می افتند، از پردازش و انباشت اطلاعات که برای ایجاد خاطره مورد نیاز می باشد، حمایت نمی کند.

اسکن مغز افراد در حال خواب نشان داده است لایه های پیشانی – بخشی که نقش مهمی را در ایجاد خاطره دارد – که محل صورت گرفتن خواب می باشد، در طول حرکت سریع چشم (REM) در خواب غیر فعال می باشد.

۳٫ تمام خواب ها رنگی نمی باشند

در حالیکه اکثر افراد گزارش می کنند که خواب های رنگی می بینند، ولی درصد محدودی از افراد وجود دارند که ادعا می کنند خواب های سیاه و سفید می بینند.

در مطالعه ای که خواب بیننده ها نسبت به اهداف مطالعه مطلع بودند و از آنها خواسته شده بود که یکی از چارتها را انتخاب کنند که با خواب های آنها مطابقت دارد، رنگ های عسلی بیشتر از سایر رنگ ها انتخاب شد.

۴٫ مردها و زن ها به صورت متفاوتی خواب می بینند

تحقیقات صورت گرفته نشان داده است مضامین خواب های مردها و زنها با یکدیگر متفاوت می باشند. در برخی از مطالعات صورت گرفته ، خواب دیدن در مورد اسلحه ها در مردان بیشتر از زنان بود، در حالیکه زنان بیشتر از مردان خواب لباس می بینند.

در یک مطالعه دیگری نشان داده شده است که خواب های مردها دارای مضامین تهاجمی و تجاوزی و فعالیت فیزیکی بیشتری می باشد، در حالی که خواب های زنان بیشتر شامل طرد شدن و محرومیت می باشد و مقدار گفتگو بیشتر از مقدار فعالیت فیزیکی می باشد.

زنان تمایل دارند که یک مقدار خواب طولانی تری را ببینند که باعث می شود شخصیت های بیشتری در خواب آنها وجود داشته باشد.

در زمینه شخصیت های موجود در خواب ها، معمولا تعداد مردان در خواب های مردها، دو برابر تعداد زنان می باشد؛ این در حالی است که تعداد افراد موجود از هر دو جنسیت در خواب های زنان یکسان می باشد.

۵٫ احتمالا حیوانات هم خواب می بینند

اکثر افراد بر این عقیده هستند زمانیکه سگ در هنگام خواب دم خودش را تکان می هد یا پاهای خودش را حرکت می دهد، در حال خواب دیدن می باشد.

در حالی که نمی توان به صورت قطعی در مورد صحت این ادعا اظهار نظر کرد، ولی محققان بر این باورند که احتمال خواب دیدن حیوانات وجود دارد. حیوانات دقیقا همانند انسان ها وارد مراحل خواب می شوند که شامل چرخه های REM و غیر REM خوابی می باشد.

۶٫ امکان کنترل خواب هایتان وجود دارد

یک خواب روشن عبارت از خوابی می باشد که شما در حین آن مطلع هستید همچنان در حال خواب هستید.

خواب دیدن روشن یک وضعیت ترکیبی از هر دو مورد هوشیاری و خواب REM می باشد، و در طول آن شما می توانید مضمون خواب را هدایت یا کنترل کنید.

تقریبا نیمی از مردم می توانند حداقل یک خواب روشن را به یاد داشته باشند، و همچنین برخی از افراد می توانند خواب های روشن متعددی را به یاد بیاورند.

۷٫ عواطف منفی رایجتر می باشند

محققی به اسم کالوین اس. هال در طول یک دوره چهل ساله، بیش از ۵۰۰۰۰ گزارش خواب را از دانشجویان دانشگاهی جمع آوری کرد.

این گزارشات در طول دهه ۱۹۹۰ و از طریق یکی از دانشجویان هال به اسم ویلیام دومهوف در دسترس عموم قرار گرفت.

گزارشات مربوط به خواب مشخص کرد که بیشتر عواطف در طول خواب ها تجربه می شوند، هر چند که در حالت عمومی عواطف تجربه شده مربوط به اضطراب و عواطف منفی درطول خواب بیشتر از عواطف مثبت می باشند.

۸٫ خواب دیدن در افراد نابینا هم اتفاق می افتد

محققان روانشناسی و علوم شناختی در یکی از مطالعات صورت گرفته بر روی افرادی که از زمان تولد نابینا بودند، به این نتیجه رسیدند که به نظر می رسد این افراد در طول خواب هایشان تجسمات بصری را تجربه می کنند و خواب دیدن را تجربه می کنند.

همچنین آنها دارای حرکات چشم می باشند که با حالت یادآوری خواب تصویری مطابقت دارد.

هر چند که حرکات چشم شرکت کنندگان نابینا در طول REM کمتر از مشارکت کنندگان بینای حاظر در مطالعه می باشد، ولی این شرکت کنندگان احساسات خواب مشابهی را گزارش کردند که شامل مضامین بصری می باشد.

۱٫ شما در طول خواب هایتان بی حس هستید

یکی از ویژگی های خواب REM عبارت از بی حسی عضلات ارادی می باشد. این پدیده به عنوان فقدان تونوس (کشیدگی طبیعی عضلانی) REM نامیده می شود و باعث می شود که شما نتوانید در طوب خواب واکنش نشان دهید.

در واقع به دلیل اینکه نورون های حرکتی شما تحریک نمی شوند، بدن شما حرکت نمی کند.

در برخی از موارد، این بی حس شدن می تواند حتی تا ۱۰ دقیقه بعد از بیدار شدن هم ادامه داشته باشد که به عنوان بی حسی یا فلج خوابی شناخته می شود.

در حالی که تجربه کردن این شرایط می تواند ترسناک باشد، ولی کارشناسان بر این عقیده هستند که این شرایط کاملا نرمال می باشد و قبل از برگشت حالت نرمال مربوط به کنترل عضلات می تواند تا چند دقیقه طول کشد.

۲٫ بیشتر خوابها عمومی و جهانی می باشند

در حالی که تجربیات ما تاثیر قابل توجهی بر روی خواب های ما دارند، ولی محققان به این نتیجه رسیده اند که برخی از محتویات خاص خواب ها، در بین فرهنگ های مختلف رایج می باشد.

برای مثال، افراد مربوط به نقاط مختلف جهان خواب هایی در مورد دنبال شدن، مورد حمله واقع شدن یا افتادن را تجربه می کنند.

سایر تجربیات خوابی رایج شامل احساس ثابت شدن و عدم توانایی برای حرکت، دیر رسیدن، پرواز کردن و لخت شدن در مکان های عمومی می باشد.

منبع : ۱۰ حقیقت جالب در مورد خواب دیدن

اختلال شخصیت اسکیزویید به چه معناست ؟

شاید تاکنون در روابط عاطفی خود با افرادی دیدار کرده اید که آن ها را عمیقا خشک و بی احساس توصیف میکنید و یا تجریه آشنایی و همکاری با افرادی را داشته اید که عمیقا و منحصرا به کار و حرفه ی تخصصی خود علاقه نشان می دهند.

در کلام عامیانه برای توصیف شخصیت این افراد به کلماتی مانند خشک ، بی احساس ، منزوی و مانند این ها متوسل می شویم .

اما آیا تاکنون با خود اندیشیده اید این توصیفات می تواند فرای یک نظر شخصی باشد و شاید شما از نزدیک با یک فرد دارای اختلال شخصیت و نیازمند درمان در ارتباط بوده اید ؟

اما اینجا پایان داستان نیست ، عوارض ارتباط با افراد مبتلا به اختلالات شخصیت تنها به هدر رفتن عواطف یا فرصت های شما محدود نمی شود.

گاه شما چنان در معرض آسیب های ارتباط با این افراد قرار می گیرد که تا مدت ها از پیامد این آسیب ها در عذاب خواهید بود، لذا لازم است با تعریف و نشانه های عمده اختلالات شایع شخصیت من جمله اختلال اسکیزویید آشنا باشید.

آیا تشخیص اختلال از عهده ی من ساخته است؟

قبل از هر چیز لازم است بدانید تشخیص اختلالات شخصیت در حیطه حرفه ای ترین مسایل روانشناختی است و شما با خواندن این مطلب قادر نخواهید بود .

برای تشخیص و درمان کسی که از نظر شما مشکوک به این بیماری است اقدام نمایید و تنها می توانید عمده ترین این نشانه ها را بعنوان زنگ خطری در روابط خود جدی بگیرید.

به یاد داشته باشید اقدام غیر حرفه ای برای درمان این افراد، می تواند شما را در معرض خطراتی جدی قرار دهد، تنها اقدامی که باید انجام دهید ترک رابطه ی بیمارگونه با آن هاست.

چگونه درون گرایان افراطی را بشناسیم ؟

شاید عنوان بالا برای شما کمی اغراق آمیز بنظر بیاید ولی باید بدانید توصیفی کوتاه و دقیق از اختلال شخصیت اسکیزویید است. موارد زیر علایم بارزی است که می تواند شاخک های شما برای پیدا کردن این افراد در ابعاد مختلف زندگی تان بجنباند :

۱- این افراد هیچ علاقه ای به برقرار کردن ارتباط با دیگران ندارند، شاید شمارا بعنوان شریک عاطفی خود بپذیرند اما اشتیاقی برای بودن با شما ندارند.

۲- از بودن در خانواده لذت نمی برند و یا نهایتا ارتباط اجتماعی خودرا به یکی از اعضای خانواده محدود می کنند.

۳- نسبت به تعریف و تمجید و یا انتقاد سایرین بی تفاوت هستند.

۴- علاقه ی جنسی آنها بسیار محدود است و در مواردی هیچ علاقه ای به ارتباط جنسی از خود نشان نمی دهند.

۵- شاید شما از قدم زدن زیر باران یا خوردن یک فنجان قهوه با آنها هیجان زده باشید اما این افراد از چیزهای انگشت شماری در زندگی لذت می برند، و مصاحبت با شما برای آنها لذت بخش نخواهد بود.

۶- گاهی می شود که دیدار با یک ریاضیدان متبحر یا یک ستاره شناس که هر شب غرق در تماشای ستاره هاست برای شما که از کودکی ریاضی یا ستاره شناسی را دوست داشته اید جذاب و حیرت انگیز باشد ولی لازم است بدانید یکی از پرچم های قرمز این افراد حیطه کاری آن ها است .

غالب اسکیزویید ها علاقه مند به مشاغل انتزاعی هستند که نیازمند کارهای جمعی نباشد.

فعالیت هایی همچون ارتباط با اجسام بی جان مثل چوب و فلز یا مسایل انتزاعی مانند ریاضی و نجوم و یا مشاغلی دور از انسان ها مانند زندگی روی عرشه کشتی.

لازم است بدانید وقتی این مشاغل زنگ خطر به حساب می آید که الگوی رفتاری انزوا و گوشه گیری بشدت درآنها قابل مشاهده باشد پس هر کسی را نباید به چشم درون گرای افراطی نگاه کنید .

در روابط عاطفی با افراد اسکیزویید چه کنیم؟

حتی اگر شما خود یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید باشید باز قادر نخواهید بود با یک شخص مبتلا زندگی لذت بخشی را تجربه کنید.

اگر در آرزوی یک زندگی مشترک با قلب هایی مملو از عشق باشید می توان گفت فرد اسکیزویید این رویا را برای شما محقق نخواهد کرد .

ولی شاید خواننده این متن گرفتار یک رابطه عاطفی با فرد مبتلا باشد و یا با او ازدواج کرده باشد، در این صورت باید راهکارهایی به منظور بهبود رابطه خود با فرد بیمار بیاموزد.

انتظار معجزه

در اولین گام به خاطر داشته باشید که شما نمی توانید از او انتظار معجزه داشته باشید .

تصور اینکه شخص اسکیزویید بدون طی کردن روند درمان و بروز نشانه های مثبت، تغییر کند واقعی نیست، پس قبل از هر چیز واقع گرا باشید و بدانید که او نمیتواند ارتباطی صمیمانه برقرارکند.

از طرف دیگر تمام مبتلایان به این اختلال به یک شدت درگیر بیماری نیستند و گاهی رشد عاطفی اتفاق می افتد اما بدانید گاهی این امکان وجود دارد.

او را تحت فشار قرار ندهید.

شاید تصور کنید اهرم فشار می تواند رابطه ی شمارا بهبود دهد ولی لازم است بدانید نباید فرد مبتلا را تحت فشار بگذارید.

افراد مبتلا به اسکیزویید در مقابل فشار های شما یک مکانیسم نجات دهنده برای خود دارند و آن گوشه گیرتر شدن است.

بهتر است با آسان گیری و شکیبایی اشتیاق بودن با شمارا برایش بیشتر کنید.

انزوا برای افراد مبتلا به این اختلال مانند آرامبخش عمل می کند پس لازم است شما ارتباطات اجتماعی خود را ادامه دهید و صرف اینکه همسر یا پارنترتان شما را برای این ارتباطات همراهی نمی کند از آن ها دور نشوید.

آیا اختلال اسکیزویید با اختلال اضطراب اجتماعی معادل است؟

ممکن است در اطرافیانتان و یا حتی در شخصیت خود شاهد اضطراب به گونه ای بازدارنده باشید.

به عنوان مثال بسیار علاقه مند باشید در یک مهمانی دوستانه حضور پیدا کنید و افراد جدیدی را ملاقات کنید اما چنان از این اتفاق مضطرب می شوید که نمی توانید اقدامی در جهت آن انجام دهید و پیوسته از درون با خودتان درگیر هستید.

در چنین حالتی که میل به ارتباطات اجتماعی وجود دارد اما اضطراب آن ها را تحت الشعاع قرار می دهد، حالتی از اضطراب اجتماعی به وجود می آید.

اگر این حالت به یک الکوی نافذ مبدل شود، تحت عنوان اختلال اضطراب اجتماعی شناخته می شود.

اما در اختلال اسکیزویید، فرد مبتلا علاقه ای به برقراری ارتباط ندارد، در واقع او از این درون گرایی افراطی لذت می برد و تلاشی برای مقابله با آن ندارد.

پس هر نوع از گوشه گیری نیز مصداقی برای اختلال اسکیزویید نخواهد بود.علوم شناختی و اعصاب و روان

روند درمان افراد مبتلا به این اختلال چگونه خواهد بود؟

افراد مبتلا به این اختلال در بدو معاینه های روانشناختی معذب به نظر می رسند ، از تماس های چشمی دوری می کنند و سرد و بی توجه به نظر می آیند.

این گونه به نظر می رسد که آن ها تمایل دارند جلسه به سرعت تمام شود، در پاسخ های خود به جواب های کوتاه قناعت می کنند و گاها استعارات عجیب و غریب و تفاسیر انتزاعی از ضرب المثل ها دارند.

گه گاه سعی می کنند اهل مطایبه به نظر بیایند اما خامی و عدم نکته سنجی در شوخی هایشان مشهود است.
درمانگر دقیق و متخصص در پس این سردی ها، ترس بیمار را می بیند.

در تشخیص این اختلال به عنوان گام اول شروع درمان، درمانگر باید بتواند تمایز ظریف این اختلال با اختلالات مشابه را تمییز دهد.

به عنوان مثال ویژگی های اختلال پارانویید بسیار به اسکیزویید نزدیک است اما پارانویید ها غالبا احساسات خود را بیشتر بروز می دهند و سابقه خشونت های کلامی دارند.

فرافکنی در آن ها زیادتر است و میل به ارتباط اجتماعی بیشتری دارند.

پس دانش درمانگر در تشخیص درست ، اولین گام برای شروع درمان اثربخش است.

کدام نوع از درمان موثرتر است؟

از آنجا که الگوهای شناختی و احساسی و رفتاری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت، الگوهایی تحریف شده است، لذا درمان های شناختی- رفتاری برای بهبود این الگوهای تحریف شده می تواند موثر واقع شود.

در بعضی موارد می توان از دارو درمانی نیز استفاده کرد.

غالبا دارو های ضد افسردگی و اضطراب و داروهای ضد روان پریشی برای این اختلال تجویز می شود اما دارو درمانی به تنهایی نمی تواند اثرگذار باشد و همراهی آن با روان درمانی ، تسریع در روند بهبود بیمار را به همراه خواهد داشت. تمامی حقوق اثر متلق به سایت مشاورانه می باشد و گذاشتن مطلب با لینک و نام مشاورانه بلامانع است

منبع : اختلال شخصیت اسکیزویید به چه معناست ؟

مهارت خویشتن داری

مهارت خویشتن داری، آموزش علمی خویشتن داری به کودکان

مهارت خویشتن داری یا مهار نفس یک نوع مهارت اکتسابی می باشد که باعث می شود فرد ارضای خواسته های خودش را تعویق بیندازد و رفتارهای او عجولانه نباشد، مهارت های خویشتن داری باید تقویت شود تا تاثیرات مفیدی بر روی اعتماد به نفس فرد، انعطاف پذیری، همدلی و غیره داشته باشد، ویژگی خویشتن داری باید از همان کودکی در فرد نهادینه شود تا این ویژگی در او جا بیفتد و از آن به درستی استفاده کند، والدین می توانند از روش های مختلفی استفاده کنند تا خویشتن داری در فرزندشان نهادینه شود و این مهارت با استفاده از تکنیک های خاصی تقویت می شود، همچنین برای این که مهارت فرزندپروری خودتان را تقویت کنید می توانید از مشاوره کودک کمک بگیرید تا در این زمینه راهنمایی های لازم را به شما بدهند و شما از راهکارهای آن استفاده کنید.

مهارت خویشتن داری، خویشتن داری به چه معنی است؟

یکی از مکانیسم های درونی خویشتن داری می باشد که باعث می شود فکر و عمل های زیان آور به عمل تبدیل نشود و فرد نسبت به آن فکرها مقاومت نشان می دهد و یکی از مهارت های زندگی می باشد که به فرد یاد می دهد رفتارهایش را کنترل کند و خودش را به خوبی با محیط واقعی تطبیق دهد.

خویشتن داری بر روی اعتماد به نفس تاثیر بسیاری دارد و افرادی که از مهارت خویشتن داری برخوردار هستند اعتماد به نفس آن ها بالا می باشد و همچنین این مهارت توسط تست نئو NEO مورد توجه قرار می گیرد و در صورتی که مسئله شما خویشتن داری می باشد و می خواهید آن را تقویت کنید می توانید از روانشناس کمک بگیرید و از او راهکار بخواهید، همچنین روانشناس متخصص از شما می خواهد تا طرحواره درمانی به خویشتن داری و محدودیت های واقع بینانه بپردازید.

فواید خویشتن داری

خویشتن داری فواید بسیاری برای فرد دارد و باعث می شود تا فرد به سرعت متوجه اشتباهات خود شود و سعی کند تا آن ها را رفع و اصلاح نماید فردی که با مهارت خویشتن داری از زمان کودکی آشنا شده باشد می تواند امیال خود را به تعویق بیندازد و از این طریق بهره وری و کارکرد مثبتش خود را افزایش دهد و کارهای خود را به درستی انجام دهد، علاوه بر این خویشتن داری هزینه های کمتری نسبت به سایر نظارت های بیرونی خواهد داشت و فرد از این مهارت می تواند در جهات مثبت استفاده کند.

ویژگی های افراد خویشتن دار

افرادی که از مهارت خویشتن داری برخوردار هستند از احساسات خوبی نسبت به خودشان برخوردار می باشند و اعتماد به نفس آن ها بالا است این افراد شایستگی خاصی دارند و با کفایت اند و از نظر کار بر روی توانایی های خودشان متکی می باشند و سعی می کنند روی پای خودشان بایستند.

این افراد روحیه انعطاف پذیری دارند و به خوبی می توانند با مشکلات و سختی ها رو به رو شوند و فشار روانی کمتری را در این زمینه تجریه کنند و آن ها به سختی و به ندرت تسلیم فشارها می شوند، آن ها در محبت کردن و همدل بودن نقش مهمی دارند و در شرایط دشوار به دیگران کمک می کنند.

آموزش مهارت خویشتن داری به کودکان

مهارت خویشتن داری در دوران کودکی نهادینه می شود و آموزش این مهارت نقش بسیار مهمی در کودکان دارد که در این مقاله چند تا از روش های کاربردی را بیان می کنیم تا از آن ها استفاده نمایید.

  1. الگو برداری از والدین

گام اول در یادگیری خویشتن داری این می باشد که والدین الگوی مناسبی برای کودکانشان باشند و کودکان از والدین الگوبرداری می کنند و همواره در حال تماشای آن ها می باشند پس بسیار مهم است که والدین مهارت های خویشتن داری خود را تقویت کنند و این مهارت را به خوبی یاد بگیرند.

  1. نه شنیدن

کودکان باید به خوبی با محدودیت های واقع بینانه آشنا شوند و در صورتی که با کلمه نه از طرف والدین رو به رو می شوند آن را بپذیرند، همچنین آن ها باید با توجه به شرایط خواسته های خودشان را به تعویق بیندازند و سعی کنند آن ها را در موقعیت های خاصی انجام دهند، نه گفتن به کودکان باید با موضوعات کوچکی شروع شود، به طور مثال اگر کودک بیش از اندازه شکلات می خورد والدین باید به خواسته او نه بگویند.

  1. پاداش دهی

برای کودک چشم پوشی از کارهایی که دوست دارد مثل شکلات خوردن یا دیدن تلویزیون بسیار سخت می باشد و والدین برای این که این مهارت را در کودکشان تقویت کنند باید به او پاداش بدهند این پاداش می تواند به صورت کلامی باشد مثلا زمانی که کودک کار مثبتی را انجام می دهد به او بگویند” خیلی خوب است و آفرین بر تو که توانستی خویشتن داری کنی و تلویزیون تماشا نکردی ” این موضوع به تدریج برای کودک به شعار و قانونی تبدیل می شودو باعث می شود کودک هر کاری را که بخواهد انجام دهد ابتدا در مورد آن فکر کند و بعد تصمیم بگیرد.

مهارت خویشتن داری: روش های علمی

بر اساس مطالبی که بیان شده است خویشتن داری مهارتی می باشد که با استفاده از بعضی کارها در فرد تقویت می شود تقویت کردن این مهارت ها به جوانان کمک می کند تا نیازهای جنسی خود را به درستی در زمان مجردی کنترل و ارضا کنند.

برای تقویت خویشتن داری راهبردهای بسیاری وجود دارد که در زیر برخی از این راهبردها بیان شده است:

  • با توجه به توانایی فرد باید او تعهدی داشته باشد و بر این تعهد وفادار باشد.
  • در مقابل اعمال و رفتارش مسئولیت پذیر باشد.
  • دوری و اجتناب از موقعیت هایی که باعث می شود خواسته های او به سرعت ارضا شود.
  • ترک موقعیت های وسوسه انگیز
  • پاداش دادن به خود برای این که ارضای خواسته هایش را به تاخیر بیندازد.
  • صبر کردن و فکر کردن برای انجام هر کاری
  • به روش های مثبتی هیجانات خود را تخلیه کند می تواند از ورزش و پیاده روی استفاده کند.
  • تکرار کردن جملات امید بخش و مثبت
  • انجام دادن مدیتیشن ( مراقبه) و مدیریت ذهن
  • ارضای خواسته های نامناسب را به عنوان یک پاداش برای فعالیت های سخت قرار دهد.

مرکز مشاوره روانشناسی ستاره ایرانیان

آموزش مهارت های خویشتن داری به کودکان اصولی دارد که می توانید به کمک روانشناس آن ها را بیاموزید و در صورتی که نمی توانید به روانشناس به صورت حضوری مراجعه کنید می توانید از مشاوره تلفنی کمک بگیرید، در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان در خدمت شما می باشد که هر جا که هستید با آن ها تماس گرفته و در این زمینه مشاوره دریافت کنید.

منبع : مهارت خویشتن داری

اختلال اضطراب فراگیر

اختلال اضطراب فراگیر از علائم، سبب شناسی، تشخیص و درمان

آیا با اختلال اضطراب فراگیر آشنایی دارید؟

امروزه زندگی ها سرشار از اضطراب و استرس می باشد. و اضطراب و نگرانی بهم وابسته هستند و در بسیاری از مواقع با آن ها رو به رو هستید.

اضطراب اگر در حد طبیعی باشد به شما کمک می کند تا در شرایط بحرانی و پرخطر عکس العمل مناسبی از خود نشان دهید و به کمک آن می تواند برای زندگی خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشید.

اختلال اضطراب فراگیر، یکی از اختلالاتی است که اضطراب بسیار زیاد و غیرمعقولی در فرد به وجود می آورد و باعث می شود نگرانی های غیرعادی و شدیدی در مورد اتفاقات و روزمرگی های زندگی تجربه کند.

اضطرار فراگیر میتواند تاثیرات منفی بر روی زندگی بگذارد و روابط اجتماعی و روزمرگی های زندگی را درگیر خود می کند و باعث اختلال و ایجاد مشکلاتی در تمام عرصه زندگی می شود.

شناختن علائم و تسخیص به موقع آن باعث می شود که درمان آن راحت تر شود.در این مقاله به بررسی علائم اضطرار فراگیر و تشخیص و درمان آن می پردازیم.

اختلال اضطراب فراگیر چیست؟

اختلال اضطراب فراگیر چیست؟ اختلال اضطراب فراگیر یا GAD نمونه ای از اختلالات اضطرابی می باشد.

این اختلال در فرد نگرانی دائمی و بیمارگونی را نسبت به رویدادهای آینده و تصوراتی بسیار نگران کننده در مورد اتفاقاتی که در آینده احتمال رخ دادنش است به وجود می آورد.

در واقع مشکل فردی که دچار اختلال اضطراب فراگیر است ترس از ابهام می باشد چون دلش می خواهد که تمام امور را در دست بگیرد و آن را کنترل کند.

نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در زمان میانسالی به اوج می رسد و با افزایش سن کاهش می یابد. و درصد مبتلا شدن به این اختلال در زنان دو برابر مردان است.

علائم اختلال اضطراب فراگیر چیست؟

آگاهی در مورد اختلال اضطراب فراگیر و شناخت علائم آن برای درمان تاثیر به سزایی دارد و توجه به میزان شیوع این بیماری را باید جدی گرفت.

در زیر اهمیت شناخت و درمان بیماری را مورد بررسی قرار می دهیم.

ناتوانی در کنترل و مدیریت نگرانی ها

در اضطراب فراگیر شما احساس ترس و نگرانی شدیدی دارید به حدی که نمی توانید آن را کنترل کنید.

ممکن است هیچوقت نتوانید آرامش واقعی را تجربه کنبد.

در نتیجه بر روی مسائل مهم زندگیتان نمی توانید تمرکز کنید و قدرت تصمیم گیری در مورد مسائل مهم نخواهید داشت.

نگرانی افراطی و نامعقول بدون دلیل مشخص

در اختلال فراگیر بدون دلیل ناراحت هستید و احساس می کنید که چیزی از درون شما را اذیت می کند ولی دلیل و علت آن را نمی دانید.

این نگرانی به طور مکرر شما را درگیر خود نگه می دارد و نمی گذارد در زندگی آرامش داشته باشید و همیشه دلشوره دارید و نگران هستید.

نگرانی تعمیم یافته به تمام موضوعات

افرادی که دچار اضطراب فراگیر هستند نگرانی آن ها مختص شرایط و موقعیت خاصی نیست و ممکن است در هر شرایطی به سراغشان آید.

این اضطرار موضوع آن بر اساس شرایط سنی افراد متفاوت است.

مثلا در گروه سنی نوجوان و جوانان بیشتر نگرانی آن ها در مورد کار و تحصیل است. و در گروه سنی میانسالی بیشتر نگران سلامتی خود و افراد خانواده می باشند.

مشکلات ذهنی و جسمانی همزمان با نگرانی مزمن

اضطراب فراگیر باعث وجود استرس و نگرانی می شود و این نگرانی و ترس با علائمی همراه است که در زیر بیان شده است.

بی خوابی، خواب ناآرام و بدون کیفیت، پریدن از خواب، گرفتگی و انقباض عضلات، دردهای عضلانی، نداشتن قدرت تمرکز، بی قراری، بداخلاقی و زودرنجی، تحریک پذیری بالا، زود از کوره در رفتن خصوصا در موقعیت‌های استرس زا، تپش قلب، سردرد و سرگیجه، حالت تهوع، اسهال و یبوست از جمله علائم ناشی از وجود استرس‌های مزمن و طولانی در بدن است.

که این استرس و نگرانی زیاد منجر به مشکلات ذهنی و جسمی در فرد می شود.

مختل شدن بخش های مهم زندگی

نگرانی و استرس زیاد در اضطراب فراگیر باعث می شود که عملکرد ذهنی و جسمی شما کاهش یابد و در مسائل مهم زندگیتان دچار اختلال شوید .

به دلیل اضطراب و نگرانی زیاد با مشکلات و دردسرهای زیادی در زمینه شغلی ، تحصیلی وازدواج وهمچنین در روابط اجتماعی تان مواجه شوید.

سبب شناسی اختلال اضطراب فراگیر

علت دقیقی برای اختلال اضطراب فراگیر مشخص نشده است اما دلایل زیر را می توان کم و بیش به اضطراب فراگیر ربط داد.

عوامل زیستی، اجتماعی و روانی

مولفه های وارثتی چون ممکن است یه اختلال ارثی باشد. عامل ژنتیک در آن دخیل باشد.

افرادی که دچار اختلال اضطراب فراگیر می شوند با کاهش سوخت و ساز در عقده های قاعده ای و ماده سفید مغز رو به رو می شوند و مشکلاتی برای آن ها به وجود می آید.

توجه به انتخاب های منفی و سوگیری نسبت به محرک های محیطی یکی از دلایل آن از نظر اجتماعی می باشد.

تشخیص اختلال اضطراب فراگیر

اختلالات اضطرابی انواع مختلفی دارد و نمی تواند به راحتی آن ها را تشخیص داد.

تشخیص سطح بیماری ویا نرمال بودن اضطراب باید توسط روانشناسان و متخصصان انجام گیرد.

روان درمان می تواند با استفاده از مشاوره روانشناسی و اطلاعاتی که در زمینه بالینی به دست آورده است علائم اختلال اضطراب فراگیر را بشناسد و راه هایی را برای درمان آن پیدا کند.و اقدامات درمانی رو هر چه سریع تر برروی بیمار انجام دهد.

اختلال اضطراب فراگیر ممکن است در کودکان به وجود آید و بسیار ضروری و مهم است که به موقع علائم بیماری شناسایی شود و اقداماتی برای درمان آن صورت گیرد.

کودک علاوه بر نشانه‌های ذهنی مثل نگرانی و اضطراب شدید، نشانه‌های جسمی مثل دل درد، تهوع، و سردرد را تجربه می‌کند.

این اختلال در دسته‌ی اختلالات کودکان استثنایی تلقی نمی‌شود اما نیاز به درمان‌های ویژه دارد.

درمان اختلال اضطراب فراگیر

اختلال اضطراب فراگیر باعث نگرانی های شدیدی می شود و کل زندگی را تحت تاثیر خود قرار داده و مختل می کند.

باید تا تشخیص به موقع آن هر چه سریع تر به درمان آن اقدام کنید. و درمان آن را جدی بگیرید.

از بهترین روش های درمانی آن می توان به روان درمانی، دارو درمانی و اقدامات حمایتی اشاره کرد.

مشاوره و روانشناس با کنترل کردن استرستان به شما کمک می کند بهترین روش درمانی را انتخاب کنید.

در زیر روش های درمانی مورد بررسی قرار گرفته است.

روان درمانی

جالب است بدانید که جلسات روان درمانی تنها به افراد مبتلا به اختلالات روانی اختصاص ندارد و همه افراد برای ارتقای سطح کیفی زندگی خود می‌توانند از آن بهره‌مند شوند.

جلسات درمانی می‌تواند به صورت فردی، گروهی، زوج درمانی و یا خانواده درمانی برگزار شود. شرکت در این جلسات محدودیت سنی خاصی ندارد و برای کودکان و بزرگسالان قابل اجراست.

درمانگران معمولاً جلسات را به صورت یک بار در هفته و هر بار به مدت ۳۰ تا ۵۰ دقیقه تنظیم می‌کنند.

روان درمانی گاهی اوقات همراه با درمان دارویی انجام می‌شود.

بسته به شرایط روانی مراجع گاهی اوقات درمان دارویی و گاهی اوقات روان درمانی ارجحیت پیدا می‌کند.

درمان شناختی-رفتاری افکار انسان را منشأ تمامی احساسات و رفتارها در نظر می‌گیرد. و ترس و نگرانی انسان را از پایه ریشه یابی می کند.

به همین خاطر در این درمان درمانگر تلاش  می‌کند تا برای حل مشکلات الگوهای ناسازگار و مخرب افکار و باورهای منفی را در فرد پیدا کرده و به او کمک کند تا افکار مناسبی را جایگزین آن‌ها کند.

درمان شناختی-رفتاری امروزه به عنوان رایج‌ترین شیوه روان درمانی در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و تحقیقات نشان داده است که در درمان طیف وسیعی از اختلالات روانی کاربرد دارد.

درمانگر با تجویزآزمایش های رفتاری فرد را وارد چالش هایی می کند که با ترس رو به رو شود و اضطراب و استرس آن کم شود.

دارو درمانی

زمانی که روان درمانی برای شما ثمر بخش نباشد، اختلال شما شدید باشد یا همزمان به روان درمانی و دارو درمانی نیاز داشته باشد، دارو تجویز خواهد شد.

دارودرمانی اثربخشی سریع اما موقتی دارد و هزینه ها در مقایسه با روان درمانی کمتر است.

ولی در طولانی مدت به حل مشکل تان کمکی نمی کند چون مهارتی را به شما آموزش نمی دهد تا بتوانید هنگامی که با مشکلاتی رو به رو می شوید ازآن کمک بگیرید و فقط برای مدت زمانی کمی شما را آرام می کند.

زمانی که اثر داروها تمام شود ممکن است بیماری به حالت اولیه اش برگردد.

بسیاری از افراد به دلیل عوارض دارویی و تداخل داروها زیاد رغبتی ندارند تا از این شیوه درمانی استفاده کنند.

از جمله داروهایی که برای درمان اختلال اضطراب فراگیر تجویز می‌شود، در درجه اول داروهای مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونین بوده و پس از آن مصرف داروهای مهارکننده بازجذب نوراپی نفرین، سروتونین و ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای توصیه می‌شوند.

اقدامات حمایتی

در کنار روش های روان درمانی و دارو درمانی حمایت خانواده نقش بسیار مهمی دارد و می تواند در بهبودی بیماری تاثیر بسیاری داشته باشد.

یکی از عواملی که باعث می شود به اختلال اضطرار فراگیر دچار شوید می تواند عوامل ژنتیکی باشد.

بسیاری از اعضای خانواده به  اختلال اضطراب دچار می شوند اما آن را جدی نمی گیرند. و نشانه های آن را نادیده می گیرند و خیال می کنند اضطراب و استرس طبیعی باشد.

افراد باید علایم را جدی بگیرند وبرای درمان خود تلاش کنند تا علاوه بر درمان خود در بهبودی خانواده نیز نقشی داشته باشند.

نقش مرکز مشاوره در درمان اختلالات اضطرابی

مراکز مشاوره از متخصصان و روانشناسان باتجربه ای استفاده می کنند و شما می توانید به صورت حضوری، اینترنتی و یا تلفنی از آن ها کمک بخواهید.

آن ها با شناخت مشکلات و پیدا کردن دلیل پایه آن، شما را در حل مشکلاتتان راهنمایی می کنند و راه حل های مناسبی را در اختیارتان قرار می دهند.

این مراکز در طول سال همایش ها و کارگاه های آموزشی برگزار می کنند شما می توانید با شرکت در این جلسات اطلاعات خود را افزایش دهید.

منبع : اختلال اضطراب فراگیر

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

هرچندوقت یکبار آماری از خودکشی‌ها منتشر می‌شود یا اخباری در رابطه با خودکشی سلبریتی‌ها به گوش می‌رسد؛ این آمار و اخبار نه فقط اذهان عمومی را به چالش می‌کند، که روانشناسان و روانپزشکان را نیز نگران می‌کند.

به ویژه زمان‌هایی که شرایط زندگی سخت‌تر می‌شود، ممکن است افرادی از جامعه به عنوان یک راهکار به خودکشی بنگرند و نسبت به از بین بردن خود اقدام کنند.

کاماپرس، در لایو اینستاگرامی خود که در روز سوم اردیبهشت‌ماه برگزار شد، میزبان دکتر یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی بود تا به بررسی راهکارهای مقابله با افکار خودکشی و روش‌های انگیزه‌سازی در محیط کار بپردازد.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

خودکشی؛ نشانه‌ای در جامعه

به گفته دکتر دادخواه خودکشی می‌تواند ابعاد و وجوه مختلفی داشته باشد. یکی از این ابعاد، اجتماعی است. با دیدگاه اجتماعی، خودکشی یک نتیجه نیست، بلکه یک نشانه است. نشانه‌ای که خبر از حال بد جامعه می‌دهد.

این جامعه نیازمند راهکارهای ویژه‌ای است که از آن جمله می‌توان به خانواده‌درمانی و زوج درمانی اشاره کرد. در این جامعه حتی باید سیاست‌های مربوط به نیازهای اولیه یعنی خوراک، پوشاک و مسکن نیز بازبینی شوند.

منطق و احساس؛ دو بال انسان

دکتر دادخواه در ادامه این گفتگو افزود: «مسئله خودکشی را باید از بعد روانشناسی هم بررسی کرد. اینکه چطور می‌توانیم حال خودمان و نزدیکان‌مان را بهتر کنیم؟ انگیزه‌های لازم برای زندگی را از کجا می‌توان پیدا کرد؟ در واقع با این دیدگاه روان‌شناسانه می‌توان پی برد که آیا خودمان هم مستعد خودکشی هستیم یا خیر».

دادخواه همچنین خاطرنشان کرد: «بر اساس این دیدگاه، زمانی که اختلالات روحی و روانی شدید می‎شود، فرد به راهکاری می‌رسد که گمان می‌کند بهترین راه خودکشی است!»

به گفته این متخصص، تفکر خودکشی هرچند یک اقدام عینی نیست اما ممکن است به ذهن هرکسی که اندکی تحت فشار روانی باشد، خطور کند. اما علائم آن چیست؟

اگر فرد احساس زشتی، ناکارآمدی، طردشدگی داشته باشد و تصور کند اطرافیانش به اندازه کافی دوستش ندارند، احتمالا نشانه‌ی این است که به خودکشی فکر می‌کند؛ البته این‌ها صرفا احساسات فرد نیست، چراکه ما انسان‌ها دو بال به نام‌های منطق و احساسات داریم.

مهمان کاماپرس در ادامه به این موضوع پرداخت که بر اساس احساسات می‌توان دنیایی را تجسم کرد و در آن خود را از بین برد؛ مثلا کسی که عزیزی را از دست داده و به اختلال سوگ دچار شده، ممکن است دست به این کار بزند. اما گاهی هم فرد به صورت منطقی به این نتیجه می‌رسد که به درد نخور است.

مثلا در دوران کودکی بینش‌هایی چون موفق نبودن و مفید نبودن به او تلقین شده، او کم کم به این باور رسیده که برای این جهان کافی نیست و این تصمیم را به صورت منطقی می‌گیرد. رسانه‌ها نیز نقش مهمی دارند.

زمانی که اخبار و فیلم‌های خودشکی پخش می‌شود، نورون‌های مغزی این داده‌ها را برداشت و علیه خود نشان می‌دهند؛ در این شرایط فرد فکر می‌کند در برابر این قدرت دست و پا بسته است و به این ترتیب، بر اساس منطقش به سمت خودکشی هدایت می‌شود.

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، این است که در تمامی این موارد فرد ابتدا به خودکشی فکر می‌کند و سپس دست به اقدام می‌زند.

چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

نقش محیط کار و اطرافیان در رنگ بخشیدن به زندگی

یاسر دادخواه درباره اینکه اطرافیان تا چه اندازه می‌توانند در تفکر خودکشی و اقدام به آن دخیل باشند، اینطور توضیح داد: «خودکشی یک اتفاق نیست بلکه یک پروسه است و علائم آن را اطرافیان فرد بیمار متوجه می‌شوند.

فردی که به خودکشی فکر می‌کند درباره اینکه زندگی پوچ و بی ارزش است صحبت می‌کند. همچنین ممکن است سوءمصرف مواد داشته باشد و به خرید قرص‌ها یا حتی وسایلی مانند چاقوهای خاص تمایل داشته باشد».

این دکتر اعصاب و روان افزود: «صحبت کردن با این افراد می‌تواند نیت آن‌ها را روشن کند اما نباید با آن‌ها مشورت کرد یا سعی در تحمیل کردن نظری به آن‌ها داشت. تنها کاری که اطرافیان می‌توانند انجام دهند ضمن اینکه به هیچ وجه فرد مستعد خودکشی را تنها نگذارند، همدلی و مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان متخصص است».

وی همچنین درباره نقش محیط کار در مقابله با افکار خودکشی افزود: «محیط کار محیطی انگیزشی و هویت‌ساز است. بسیاری از افراد هویت خود را از طریق شغل‌شان تعریف می‌کنند، درحالی که بی‌هویتی می‌تواند منجر به پوچی و در نهایت خودکشی شود. و محیط کار یکی از دلایلی است که چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

پس هرچقدر که از جانب کارفرما به فرد القا شود که فردی مفید، کارا و هدفمند است، می‌تواند تاثیرگذار باشد تا فرد دست به نابودی خود نزند».

به گفته این دکترای اعصاب و روان شناختی، افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، تعلق‌شان به زندگی کمرنگ است. اما اگر در محل کار هرچقدر که از رنگ‌های شادتر استفاده شود و هدف‌های تعریف شده دقیق‌تر و پررنگ‌تر باشند، این احساس کمتر ایجاد می‌شود.

دادخواه معتقد است افرادی که خودکشی می‌کنند، دنیای کمرنگ‌تری دارند: «قانونی در روانشناسی وجود دارد که می‌گوید ناشناخته‌ها، ولع‌انگیزند. یعنی انسان براساس تفاوت‌ها حرکت می‌کند و امید دارد که آن‌ها را بشناسد.

حتی از سال ۲۰۱۴ تا کنون دانشمندان دریافته‌اند کسانی که دچار اختلال توجه و تمرکز هستند، رنگ‌ها را هم خوب تشخیص نمی‌دهند! به عبارتی دنیا برای این افراد تک رنگ و یکنواخت می‌شود، به سمت بی‌انگیزگی برای شناخت بیشتر جهان، حرکت می‌کنند».

در مقابل شاغل بودن نوعی ایجاد انگیزه است که می‌تواند باعث تحریک مغز شود. به گفته دادخواه، حتی بازی کردن گیم‌هایی که مرتبط با پاداش است این احساس را تقویت می‌کند. پس اگر فرد کسب و کار یا برندی را راه‌اندازی کند، یقینا از خودکشی دور می‎شود.

پله پله تا مبارزه با افسردگی و تفکرات خودکشی

در نهایت اینکه احساس ناکارآمدی و غیرمفید بودن، احساس زشتی، بی‌برنامگی و ناامیدی، نشانه‌های هشداردهنده هستند. شاید افکار خودکشی شفاف باشند و به راحتی بتوان آن‌ها تشخیص داد اما نکته مهم این است که شاید بازه زمانی این نشانه‌ها تا اقدام، کوتاه باشد پس ابتدا باید جلوی افکار منفی را گرفت تا مغز شکست را نپذیرد.

به گفته یاسر دادخواه، دکترای اعصاب و روان شناختی، دو راه برای جلوگیری از تفکر خودکشی وجود دارد: راه اول روانشناسی بالینی است. اگر فرد مستعد هرگونه اختلال روانشناختی باشد، مستعد خودکشی هم است.

اگر این اختلالات مانند دوقطبی، اسکیزوفرنی و … شدید باشند حتما باید در اسرع وقت به یک متخصص برای درمان مراجعه کرد. راه دوم، روان‌شناسی‌های مثبت‌نگر و انگیزشی است. این نوع روانشناسی می‌تواند کمک کند که فرد برای خودش اهدافی تعیین کند؛ حتی اگر هدف تنها این باشد که روزانه به مرحله بعد یک بازی آنلاین صعود کند.

اهداف زمانی می‌توانند کارآمد باشند که اصطلاحا «هوشمند» شده باشند؛ یعنی هدف باید ۵ ویژگی دلیل‌مند، زمانبندی‌شده، مشخص، قابل اندازه‌گیری ودستیافتنی داشته باشد تا منجر به موفقیت شود. حرکت به سمت چنین هدفی است که زندگی را پویا و معنادار می‌کند.

دادخواه صحبت‌های خود را اینگونه به پایان برد: «در دنیای کنونی بیشتر باورها هستند که به ما کمک می‌کنند تا افکار؛ ما باید باور کنیم دنیایمان زیبا است تا بتوانیم به اهداف خود دست یابیم و از احساس غیرمفید بودن دور شویم».

منبع : چرا تهرانی‌ها خودکشی می‌کنند؟

جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

آنچه که درباره ی اضطراب باید بدانیم

اضطراب عادی است و اغلب یک احساس سالم است. با این حال، زمانی که یک فرد معمولا مقادیر نامتناسبی از اضطراب را حس می کند، ممکن است تبدیل به یک اختلال پزشکی شود.

اختلال های اضطراب از دسته ی تشخیص سلامت روانی است که منجر به نگرانی های مداوم، ترس، دلهره و نگرانی شود. این اختلال ها چگونگی فرآیند احساسات و رفتار را تغییر می دهند.

همچنین منجر به علائم و نشانه های فیزیکی می گردد. اضطراب خفیف ممکن است مبهم و نا واضح باشد، در حالیکه اضطراب شدید ممکن است زندگی روزمره فرد را جدا مختل کند.

اضطراب چیست؟

انجمن روانشناسان آمریکا (APA) اضطراب را اینگونه تعریف می کند: “احساسی که بواسطه ی حالاتی از تنش، افکار نگران و تغییرات فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته مشخص می شود”.

دانستن تفاوت بین احساسات عادی اضطراب و اختلال اضطراب که نیازمند ملاحظات پزشکی است، می تواند به فرد در تشخیص و درمان وضعیت کمک کند.

چه زمانی اضطراب نیاز به درمان دارد؟

هرچند اضطراب منجر به پریشانی می شود اما همیشه هم یک وضعیت پزشکی نیست.

اضطراب

زمانی که یک فرد با محرک های با پتانسیل آسیب زدن و یا محرک های نگران کننده مواجه می شود، حس اضطراب نه تنها عادی است بلکه برای بقا لازم نیز می باشد.

از زمان انسان های اولیه، نزدیکی شکارگران و آمدن خطر زنگ های هشدار را در بدن به صدا در می آورد و منجر به عکس العمل فرار می شود.

این زنگ های هشدار در قالب ضربان قلب افزایش یافته، عرق کردن، و حساست فزاینده به محیط اطراف خود را نشان می دهند. خطر منجر به افزایش ترشح آدرنالین، یک پیام دهنده  شیمیایی و یک هورمون، در مغز می شود، که به نوبه ی خود این عکس العمل های اضطراب را در فرآیندی که پاسخ “مبارزه-گریز” نامیده می شود، را ایجاد می کند.

این افراد را برای مواجهه ی فیزیکی یا گریز از هر خطر ممکنی برای در سلامت ماندن آماده می کند. برای بسیاری از افراد، فرار کردن از حیوانات بزرگتر و خطر قریب الوقوع، نسبت به انسانهای اولیه نگرانی کمتری در پی دارد.

اضطراب امروزه حول کار، پول، زندگی خانوادگی، سلامتی، و دیگر مسائل مهم است که نیازمند توجه فرد بدون نیاز بهعکس العمل “مبارزه – گریز” می باشد.

حس نگرانی قبل از یک واقعه مهم در زندگی یا در طول وضعیت های مشکل یک نمود عادی از پاسخ ” مبارزه-گریز” است. همچنان می تواند برای بقا ضروری باشد- اضطراب از تصادف با خودرو حین عبور از خیابان، به عنوان مثال، به این معنی است که فرد بلافاصله برای دوری از خطر، به هر دو جهت در خیابان نگاه خواهد کرد.

اختلالات اضطراب

دوره یا شدت احساس اضطراب گاهی می تواند بیش از مقادیر محرک یا استرس گر اولیه باشد. علائم فیزیکی مانند فشار خون افزایش یافته و حالت تهوع، همچنین ممکن است بروز کند.

این پاسخ ها از حالت اضطراب خارج شده و به اختلال اضطراب تبدیل می شوند. انجمن روانشناسان آمریکا، فرد دارای اختلال اضطراب را اینگونه تعریف می کند: داشتن افکار یا نگرانی های مکرر و ناخودآگاه. زمانی که اضطراب به مرحله ی اختلال می رسد، ممکن است در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند.

علائم

هرچند تشخیص های متعددی برای اختلا های اضطراب تصویب شده، با این حال علائم اختلال اضطراب عمومی (GAD) اغلب شامل موارد زیر است:

  • بی قراری، و حسی از در لبه بودن
  • احساسات نگرانی غیر قابل کنترل
  • زودرنجی و تحریک پذیری بالا
  • مشکل تمرکز
  • مشکلات خواب، مانند مشکلاتی در به خواب رفتن یا در حالت خواب باقی ماندن

هرچند این علائم ممکن است در زندگی روزمره عادی باشند، افراد با مشکل GAD این علائم را در سطوح بالاتر تجربه می کنند. GAD ممکن است بصورت نگرانی مبهم و غیر پایدار بروز کند یا یک اضطراب شدیدتر که زندگی روزمره را مختل می کند.

انواع گونه های اختلال اضطراب

راهنمای تشخیص و آماری اختلالات سلامت روانی (DSM_V) اختلالات اضطراب را در چندین نوع دسته بندی می کند.

اختلال اضطراب عمومی

این یک اختلال مزمن است که در برگیرنده ی اضطراب فراگیر و طولانی مدت و نگرانی های در مورد حوادث غیرخاص، موضوعات و موقعیت هایی در زندگی روزمره می باشد.

GOD متداول ترین اختلال اضطراب است، و افراد درگیر در این اضطراب همیشه قادر به تشخیص علت اضطراب خود نیستند.

اختلال پنیک

حملات کوتاه و یا ناگهانی از ترور شدید و دلهره اختلال پنیک را شکل می دهند. این حملات می توانند منجر به لرزه، سردرگمی، سرگیجه، حالت تهوع و مشکلات تنفسی شوند.

حملات پنیک معمولا به سرعت و با حالت افزایشی رخ می دهند و در ۱۰ دقیقه به اوج خود می رسد. با این حال، حمله پنیک می تواند تا یکساعت ادامه پیدا کند. اختلالات پنیک معمولا بعد از تجارب وحشتناکی یا استرس های فزاینده ای اتفاق می افتند اما ممکن است بدون وجود محرک هم رخ دهند.

فوبیای خاص

این یک ترس غیر منطقی و اجتناب از اشیاء و یا موقعیت های خاص است. فوبیاها مانند اختلالات دیگر اضطراب نیست چرا که به علت های خاصی رخ می دهند.

فرد درگیر با فوبیا ممکن است یک ترس غیر منطقی و یا ترس شدید از خود نشان دهند اما از کنترل احساسات اضطراب حول محرک ناتوان هستند. محرک های یک فوبیا از وضعیت های خاص تا حیوانات و یا اشیائ زندگی روزمره را شامل می شوند.

آگورافوبیا

این یک ترس و اجتناب از مکان ها، حوادث یا وضعیت هایی است که ممکن است فرار از آن سخت باشد و یا اگر فردی در آن محبوس شود کمکی در دسترس نیست. اغلب مردم این وضعیت را به اشتباه به عنوان فوبیا از فضاهای عمومی و محیط های بیرونی تلقی می کنند، اما به این سادگی نیست.

فردی درگیر با آگروفوبیا ممکن است ترس بیرون رفتن از خانه یا ترس از آسانسور و حمل و نقل داشته باشد.

خاموشی انتخابی

این نوعی از اضطراب است که برخی از کودکان تجربه می کنند که در آن کودکان قادر به صحبت در مکانها و یا زمینه های خاصی مانند مدرسه نیستند هرچند که ممکن است مهارتهای ارتباطات کلامی فوق العاده ای در محیط ها و با افراد آشنا داشته باشند. این می تواند نوع شدیدتری از فوبیای اجتماعی باشد.

اختلال اضطراب اجتماعی و یا فوبیای اجتماعی

این ترس از قضاوت منفی دیگران در وضعیت های اجتماعی یا ترس از خجالت از اجتماع می باشد. اختلال اضطراب اجتماعی شامل طیفی از احساسات مانند ترس از بودن در صحنه، ترس از صمیمیت و اضطراب حول شوخی و خنده و طرد شدگی می باشد.

این اتلال می تواند باعث شود افراد از موقعیت های عمومی و ارتباطات انسانی تا حدی اجتناب کنند که زندگی روزمره به مشکل برمیخورد.

اختلال اضطراب جدایی

سطوح بالایی از اضطراب بعد از جدایی از شخص یا مکان که احساساتی از ایمنی و امنیت را فراهم می کند که اختلال اضطراب جدایی را شکل می دهند. جدایی گاهی ممکن است منجر به علائم پنیک شود.

علل

علت اختلال های اضطرابی بسیار پیچیده هستند. ممکن است بسیاری از آنها فقط یکبار رخ دهند، برخی دیگر منجر به دیگر علل می شوند و برخی ممکن است منجر به اختلال اضطراب نشود مگر اینکه علت دیگری حاضر باشد.

علت های ممکن شامل موارد زیر می باشند:

  • استرس گرهای محیطی مانند مشکلاتی در کار، مشکلات ارتباط یا مشکلات خانوادگی
  • ژنتیک، به عنوان مردمی که اعضای خانواده ای دارند که مبتلا به اختلال اضطراب هستند، احتمال اینکه خودشان هم درگیر شوند می رود
  • عوامل پزشکی، مانند علائم بیماری های مختلف، اثرات دارودرمانی یا استرس از عمل جراحی سخت یا بهبود سلامت طولانی مدت
  • شیمی درمانی مغزی چرا که روانشناسان بسیاری از اختلالات اضطراب را به عنوان عدم تعادل هورمون ها و سیگنال های الکتریکی در مغز تعریف می کنند
  • ترک ماده خاصی، که اثرات آن ممکن است تاثیر دیگر علت های ممکن را تشدید کند

درمان

درمان ممکن است شامل ترکیبی از روانشناسی، رفتار درمانی و یا دارو درمانی باشد. اعتیاد به الکل، افسردگی و یا دیگر وضعیت ها گاهی می توانند گاهی چنین اثر عمیقی بر سلامت روانی داشته باشند بطوری که درمان اختلال اضطراب باید تا تحت کنترل درآوردن شرایط به تعویق انداخته شود.

خود درمانی

در برخی موارد، یک فرد می تواند اختلال اضطراب را در خانه بون مداخلات کلینیک درمان کند. با این حال، این ممکن است تا حد طولانی مدت و یا با تاثیر فراوان ممکن نباشد. چندین تمرین و حرکات مختلفی برای کمک به فرد درگیر با اختلاهای اضطراب سبک تر، متمرکزتر یا کوتاه مدت تر  می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • مدیریت استرس: یاد گرفتن مدیریت استرس می تواند به محدود کردن محرک های محتمل کمک کند. سازماندهی فشارهای وارده یا ددلاین ها باعث می شود انجام کارهای پیش رو قابل مدیریت باشد و متضمن زمان فراغت از کار و یا تحصیل می باشد.
  • تکنیک های آرامش بخشی: فعالیت های ساده می تواند به آرامش بخشی نشانه های روانی و فیزیکی اضطراب کمک کند. این تکنیک ها شامل مدیتیشن، تمارین تنفس عمیق، حمام های طولانی مدت، استراحت در تاریکی و یوگا می باشند.
  • تمرین برای جایگزینی افکار منفی با افکار مثبت: لیستی از افکار منفی تهیه کنید که می تواند ناشی از اضطراب باشد و لیست دیگری از افکار مثبت بنویسید، افکار قابل باور که بتوان با افکار منفی جایگزین کرد. ایجاد یک تصویر ذهنی از مواجهه ی موفق و رویایی با یک ترس خاص، در صورتی که علائم اضطراب مرتبط با علت خاصی مانند فوبیا باشد، همچنین می تواند مزایایی داشته باشد.
  • شبکه حمایتی: با افراد آشنا که حمایتگر هستند مانند اعضای خانواده یا دوستان صحبت کنید. گروههای حمایتی و خدمات آن همچنین می تواند در محدوده های محلی و یا بصورت آنلاین در دسترس باشند.
  • ورزش: ورزش فیزیکی می تواند تصویر از خود را بهبود داده و مواد شیمیایی در مغز آزاد کند که محرک احساسات مثبت باشند.

مشاوره

یک راه استاندارد برای درمان اضطراب مشاوره روانشناختی است. این می تواند شامل رفتار درمانی شناختی (CBT)، روان درمانی یا ترکیبی از شیوه های درمانی باشد.

CBT

این نوع از روان درمانی با هدف تشخیص و تغییر الگوهای افکار منفی است که اساس احساسات مشکل دار  و مضطرب را شکل می دهد. در طول فرآیند، درمانگران CBT امیدوارند افکار مغشوش را محدود کرده و روشی که افراد به اشیا یا موقعیت هایی که این ضطراب را سبب می شوند را تغییر دهند.

به عنوان مثال، یک روان درمانگر، CBT را برای اختلال پنیک ارائه می کند که سعی در تقویت این حقیقت خواهد داشت که حملات پنیک واقعا حمله ی قلبی نیستند. در معرض ترس ها و محرک ها قرار گرفتن می تواند بخشی از CBT باشد. این مردم را تشویق می کند تا با ترس های خود مواجه شوند و به کاهش حساسیت به محرک های معمول از اضطراب کمک می کند.

منبع : جدیدترین روش درمان اضطراب – کمک از CBT

وسواس فکری

وسواس فکری

” گاهی ذهنم بر روی افکاری ناخواسته و مزاحم گیر می کرد. فکرهایی که من با تمام وجود آن ها را پس می زدم و از داشتن چنین افکاری احساس شرم و دلهره داشتم.

افکار سمجی که مثل یک خوره به وجودم حمله می برد و از بیان کردنش با دیگران واهمه داشتم.

مثلا این فکر که امروز با چاقو به همسرم آسیب می رسانم، یا افکاری که برخلاف اعتقادات مذهبی ام بودند..

فکر می کردم دیوانه شده ام اما وقتی به روانشناس مراجعه کردم فهمیدم من درگیر وسواس فکری ام ”

اختلال وسواس فکری

وسواس فکری در حقیقت بخشی از اختلال وسواس فکری اجباری است که همه ما آن را با عنوان وسواس تمیزی می شناسیم.

البته موضوع وسواس صرفا به افکار مربوط به تمیزی محدود نمی شود و می تواند حول محور مسائل مختلفی بگذرد، از جمله:

  •  افکار مربوط به کثیفی، نجاست و میکروب
  •  افکاری حول محور نظم و ترتیب و تقارن
  •  شک کردن ( بستن درها، بستن شیر گاز و…)
  •  افکار یا تصاویر ناخواسته و زننده ای از صحنه های جنسی ( تجاوز و..)
  •  افکار، تصاویر ذهنی و ترس از آسیب زدن به خود یا دیگران

بخش دیگر وسواس فکری یعنی اجبارها شامل رفتارهایی است که فرد در مقابل با چنین افکاری انجام می دهد تا از شدت اضطراب خود بکاهد.

چک کردن مرتب درها، در فرد مبتلا به وسواس چکینگ، شستن مکرر لباس ها با تشریفات پیچیده در فرد مبتلا به وسواس تمیزی و یا گفتن ذکرهایی خاص جهت جبران افکار مزاحم مذهبی، نمونه هایی از اعمال اجباری است.

خصوصیات شخصیتی افرادی که دچار وسواس فکری می شوند

شاید برایتان سوال باشد که چرا بعضی ها دچار چنین افکار و رفتارهای عجیب و ناخواسته ای می شوند و چه ویژگی هایی در رمزگشایی این اختلال قابل تامل است؟

فارغ از سبب شناسی اختلال وسواس فکری و نقش محیط یا وراثت در ایجاد چنین مسئله ای، می تواند به برخی خصوصیات شخصیتی که باعث آسیب پذیری نسبت به این اختلال می گردد اشاره نمود:

  • اضطراب زیاد

مبتلایان به وسواس معمولا افرادی هستند که به شدت مقابل اضطراب حساس بوده در تحلیل اتفاقات بیش از حد گوش به زنگ خطرات هستند.

این افراد معمولا درمورد سلامت و آینده خود، اطرافیان گوش به زنگ اتفاقات منفی هستند:

” همیشه بدترین حالت ممکن از یه اتفاق به ذهنم هجوم میاره، مثلا وقتی حامله بودم همش فکر می کردم سر زایمان می میرم یا بچه م ناقص به دنیا میاد حالا هم که پسرم بزرگ شده همش فکر می کنم تو راه مدرسه یا میدزدنش یا یه ماشین بهش میزنه”

  • عدم تحمل ابهام و بلاتکلیفی

افراد مبتلا به وسواس فکری معمولا تحمل ابهام و عدم قطعیت را نداشته و تمایل زیادی به پیش بینی اتفاقات آینده دارند.

به عنوان مثال تلاش زیاد یک فرد وسواسی جهت چک کردن بسته بودن شیر آب خود حاکی از نیاز زیاد او به قطعیت یابی دارد.

  • مسئولیت پذیری زیاد مقابل افکار

بیش از حد مهم دانستن افکار، و حتی برابر دانستن افکار منفی با انجام آن، از ویژگی های افراد مبتلا به وسواس فکری است.

  • فاجعه انگاری اتفاقات محیط

بزرگ دانستن خطرات محیطی و بزرگ جلوه دادن تهدیدهای احتمالی از دیگر خصوصیاتی افرادی است که در مقابل وسواس فکری آسیب پذیرند.

روش های درمانی وسواس فکری

خوشبختانه بر اساس تحقیقات مختلف، روش های درمان وسواس فکری نتایج مثبت و ماندگاری به همراه داشته که در ادامه به برخی از این مدل های درمانی اشاره می شود:

  • دارو درمانی

داروهای تجویزی جهت درمان وسواس فکری بسته به تشخیص روانپزشک و با دوزی معین و تدریجی تجویز می شود.

دارودرمانی در اکثر مواقع درمانی است که همراه با روان درمانی تکمیل می گردد و گاه بسته به شدت وسواس مقدمه روان درمانی و آماده سازی بیمار برای پذیرش درمان شناختی یا رفتاری است.

کلومی پرامین در درجه اول، فلوکستین، پاروکستین، سرترالین از جمله داروهای تجویزی در درمان وسواس فکری است.

  • رفتار درمانی

تاکید ویژه رفتار درمانی بر اجبارهای رفتاری و آداب و رسوم خاصی است که باعث کم شدن اضطراب فرد در کوتاه مدت و البته تقویت این افکار می گردد.

مواجهه درمانی، حساسیت زدایی منظم، غرقه سازی تجسمی از جمله تکنیک های رفتاردرمانی است که در درمان وسواس فکری کاربرد دارد.

  • شناخت درمانی

باورهای منفی درخصوص اهمیت بیش از حد به فکار، نشخوار فکری زیاد و به طور کلی بازسازی شناختی، نقطه عطف درمان شناختی است.

  • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

طبق این رویکرد، مقاومت با تلاش در جهت سرکوب افکار مزاحم است که باعث شدت گرفتن آن می شود.

درمانگرانی که از رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) در درمان وسواس فکری استفاده می کنند به جای مقابله یا مبارزه با افکار وسواسی بر پذیرش این افکار تاکید می کنند.

در این روش بیمار یاد می گیرد افکار خود را صرفا در جایگاه یک فکر ببیند و در عوض نسبت به رفتارها، اهداف و ارزش های اساسی زندگی خود متعهد باشد.

منبع:

اثربخشی روش های درمان شناختی، مواجهه ای و انزجاری در اختلال وسواس، هیوا محمودی، ۱۳۹۲٫

آسیب شناسی روانی بر مبنای DSM-5 دکتر حمزه گنجی، جلد اول.نشر ارسباران،۱۳۹۳٫

کاپلان و سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، نصرت‌الله پورافکاری.

منبع : وسواس فکری

تاثیرات لبخند زدن

تاثیرات لبخند زدن، فواید شگفت انگیز لبخند زدن

مطمئننا شما هم متوجه شده اید که زمانی که لبخند می زنید چهره شاداب تر و زیباتری دارید، اکثر آدم ها جذب افرادی می شوند که خوشرو و لبخند به لب هستند و با آن ها ارتباط بیشتری می گیرند، لبخند زدن یکی از مهم ترین اصول بر برقراری روابط اجتماعی موثر با دیگران می باشد، لبخند زدن باعث می شود تا آستانه تحمل و صبر شما افزایش یابد و از فشارهای روانی کاسته شود. با آگاهی از این مسائل می توانید اضطراب و استرس خود را کاهش دهید و به خوبی آن را مدیریت کنید.

لبخند زدن فواید و تاثیرات بسیاری دارد که در ادامه این مقاله به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم.

تاثیرات لبخند زدن بر مغز

امروزه مشکلات بسیاری وجود دارد که باعث می شوند در بیشتر اوقات افراد لبخند زدن را فراموش کنند، به طور میانگین بزرگسالان روزانه ۲۰ مرتبه لبخند می زنند در حالی که کودکان چهارصد مرتبه در روز این کار را انجام می دهند.

لبخند زدن باعث می شود تا پیام رسان عصبی در مغز فعال شود و هورمون های اندروفین، سروتونین، دوپامین در مغز ترشح شود و شادی و نشاط را در فرد به وجود آورد.

این هورمون ها به صورت مسکن طبیعی برای مغز عمل می کنند، هورمون های شادی آور باعث آرام شدن بدن می شوند و همچنین افسردگی و خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش می دهند، اگر تمایل دارید این هورمون ها در بدن شما افزایش یابد باید طریقه شاد بودن و شاد زندگی کردن را فرا بگیرید.

ایجاد حس خوشبختی

زمانی که فرد لبخند می زند برای لحظه ای احساس خوشبختی و شادی می کند در واقع خوشبختی و حس خوب باعث می شود شخص لبخند بزند و در این صورت چرخه مثبت در زندگی او ایجاد می شود، اگر در زمان ناراحتی و اندوه حتی به طور مصنوعی لبخند بزنید بر روی حس و حال شما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.

تاثیرات لبخند زدن، جذب کردن دیگران به سمت خود

لبخند زدن باعث می شود تا فردی مهربان و خوش برخورد به نظر برسید ودیگران را به سمت خودتان جذب کنید، زیرا بیشتر انسان ها به سمت کسانی جذب می شوند که همیشه لبخند به لب دارند، لبخند زدن باعث می شود تا انرژی مثبت به افراد انتقال یابد، یکی از مهم ترین اصول مهارت های ارتباط بین فردی می باشد.

برای این که دیگران به سمت خود جذب کنید، باید مهارت های ارتباطی را به خوبی بیاموزید تا ارتباط خوبی با دیگران داشته باشید.

تاثیرات لبخند زدن،تنظیم ضربان قلب و درمان استرس

لبخند زدن در دراز مدت باعث می شود تا ضربان قلب در حالت طبیعی نگه داشته شود و استرس فرد درمان شود، حتی لبخند زدن از روی اجبار باعث می شود تا فشار خون و ضربان قلب به طور چشم گیری تنظیم شود، علاوه بر این، برای کاهش استرس راه های زیادی وجود دارد که می توان آن ها را انجام داد.

تاثیرات لبخند زدن، تقویت سیستم ایمنی

با لبخند زدن می توانید بسیاری از بیماری ها را از خود دور نمایید، بیماری هایی مانند سرطان آرتروز و دیابت و بیماری های که به سیستم ایمنی ارتباط دارد با لبخند زدن در دراز مدت کاهش می یابد و سیستم ایمنی بدن تقویت می شود.

بر اساس نظر محققان لبخند زدن باعث می شود تا سیستم ایمنی بدن تقویت شود، زمانی که فرد احساس خوشحالی و شادابی می کند، میزان تولید هورمون کورتیزول کاهش می یابد، زیرا این هورمون باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می شود.

تاثیرات لبخند زدن، افزایش طول عمر

یکی دیگر از اثراتی که لبخند زدن بر بدن می گذارد افزایش طول عمر است، به طول کلی لبخند زدن و شاد بودن باعث افزایش طول عمر می شود و از بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند.

بر اساس نظر محققان افرادی که احساس شادی و خوشبختی می کنند عمر طولانی تری نسبت به بقیه دارند و افرادی که دید و نظر مثبتی نسبت به زندگی و اطرافیان دارند عمر طولانی تری خواهند داشت.

تاثیرات لبخند زدن، فریب ذهن در جهت مثبت

زمانی که شما لبخند می زنید و بدن شما در حالت شادی و خوشحالی قرار می گیرد، ذهن شما به طور ناخودآگاه گمان می کند که خوشحال است و در نتیجه می پذیرد که باید شاد و پرانرژی باشد.

برای فریب دادن ذهن تان می توانید در زمان هایی که دچار استرس و ناراحتی هستید جلوی آینه بایستید و دستان خود را باز کنید و در آینه نگاه کرده و به مدت سه ثانیه لبخند بزنید، اگر روزانه این کار را انجام بدهید حس بهتری خواهید داشت.

لبخند زدن باعث می شود تا تمرکز شما افزایش یابد و در طول روز دقت و تمرکز بالایی داشته باشید و ذهن شما فضا بهتر و آزاد تری برای حل مشکلات داشته باشد.

تاثیرات لبخند زدن، جلب اعتماد دیگران

زمانی که شما به روی دیگران لبخند می زنید می توانید اعتماد آن ها جلب کنید، سعی کنید در آن هنگام لبخند واقعی بزنید زیرا مردم لبخند از روی اجبار و لبخند واقعی را تشخیص می دهند به همین دلیل زمانی که می خواهید اعتماد دیگران جلب کنید سعی کنید لبخند واقعی بر لب داشته باشید.

تاثیر لبخند زدن در شروع روابط

یکی از کاربردی ترین ابزار های زبان بدن لبخند زدن می باشد، لبخند زدن در ابتدای رابطه، حس خوبی را به طرف می دهد که از برقراری ارتباط با او خوشحال هستید، این موضوع باعث می شود تا صمیمت و علاقه مندی در میان طرفین به وجود آید.

این نکته را در نظر بگیرید که همیشه اولین برخورد ها در حافظه می ماند پس بهتر است در برخورد اول فردی شاد باشید و لبخند به لب و خوشرو به نظر برسید.

تحقیقات و بررسی ها در زمینه تاثیرات لبخند زدن

بر اساس بررسی هایی که توسط هری تی ریس و همکارانش انجام شده است هنگامی که فرد کلمات خنثی می زند و لبخند به لب دارد جذابیت بیشتری دارد و همچنین افراد خندان و شاد درجات بیشتری از جامعه پذیری، شایستگی و اخلاص را دریافت می کنند. بر اساس مطالعه هایی که انجام شده است افراد بعد از لبخند زدن و ابراز احساسات مثبت عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.

تاثیرات لبخند زدن، خنده درمانی

خنده درمانی روشی موثر برای درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب می باشد، برای این که خنده بر لب داشته باشید می توانید به تماشای فیلم های ظنز و خنده دار بپردازید و زمان بیشتری را به معاشرت با افراد شوخ و خوش خنده اختصاص دهید و همچنین بازی های بسیاری وجود دارد که باعث خندیدن و تقویت روحیه شما می شود.

علاوه بر این می توانید از روانشناس کمک بگیرید تا شما را در این امر راهنمایی کند.

منبع : تاثیرات لبخند زدن

افسردگی پدر و مادر و تاثیر آن بر کودک

بازه زمانی ۶ تا ۱۰ سالگی، دوره ای است که کودک بیشترین تاثیر را از همسالانش می پذیرد و این دورانی است که کودک هنوز به حمایت و راهنمایی های والدینش احتیاج دارد.

در این سنین بسیار مهم است که با فرزندتان در ارتباطی امن و صمیمی قرار بگیرید تا بتوانید شما را به عنوان یک منبع حمایت کننده در دنیای ذهنی خود تثبیت کند.

مادر یا پدر افسرده نمی تواند نیازهای روانی کودک را برطرف کند و به همین دلیل فرزندان افراد افسرده، دو برابر بیشتر از فرزندان مادران سالم به سراغ سیگار، مواد مخدر و رفتارهای بزهکارانه و مخاطره آمیز می روند.

افسردگی پدران نیز بر سوق دادن نوجوانان به سمت رفتارهای بزهکارانه تاثیر می گذارد اما تاثیرش کمتر از افسردگی مادران بر روی بچه ها است.

چرا که مادران بیشتر با بچه ها وقت می گذرانند و مراقب آن ها هستند.

تاثیر افسردگی مادر بر کودک به حدی است که از افسردگی به عنوان بیماری مشترک مادر و کودک نیز یاد می شود.

علایم افسردگی پدر و مادر

پدر یا مادر بودن، یکی از چالش برانگیزترین شغل هاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبه رو می کند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می دهند.

در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله ی افسردگی تان کمک بگیرید.

در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که می توانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.

  1. عصبانیت و بدخلقی
  2. خود انتقادی
  3. نا امیدی
  4. از دست دادن علاقه به فعالیت های قبلی
  5. عدم توانایی در لذت بردن از زندگی
  6. تغییرات فاحش وزن
  7. تغییر عادات خواب
  8. خستگی
  9. کندی روانی و حرکتی
  10. دردهای بی دلیل
  11. مشکلات توجه و تمرکز
  12. کاهش یا افزیش میل جنسی
  13. افکار خودکشی گرا

علایم زیر می تواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:

  • مصرف بیش از حد مشروب،
  • دخانیات،
  • روابط جنسی متعدد
  • و یا اختلال در انجام فعالیت های روزمره

که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.

باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

چه کنم که افسردگی بر فرزندم تاثیر نگذارد؟

راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند تا مانع از تاثیر این اختلال بر فرزندتان شوید:

  1. یک فعالیت اجتماعی یا شادی بخش را آغاز کنید.

حتی اگر در حال حاضر هیچ کاری نمی تواند خوشحال تان کند،  بازهم دست به کار شوید.

انجام فعالیت های مختلف به شما کمک می کند تا هورمون های نشاط آوری بیشتری را به مغزتان وارد کنید و علایم کمتری از افسردگی را تجربه کنید.

می توانید این فعالیت ها را به شکل گروهی و با حضور فرزندتان انجام دهید.

به یاد داشته باشید که غول افسردگی از وجودتان بیرون نمی رود مگر آنکه برای نابودی آن دست به کار شوید.

  1. اجازه ندهید حالات خلقی متغیرتان، کودک را گیج کند.

ممکن است در ساعاتی از روز بسیار بی حوصله، ناامید و یا عصبانی باشید و بدون هیچ دلیلی، آزرده خاطر باشید.

بهتر است در مورد هیجانات مختلفی که دارید با فرزندتان صحبت کنید تا از تغییرات خلقی شما متعجب نشود.

به عنوان مثال می توانید بگویید ” برای صحبت کردن در مورد مدرسه، الان کمی ناراحت هستم و بهتر است آن را به زمان دیگری موکول کنیم”.

تلاش کنید تا اوقاتی را به گفت و گو با فرزندتان اختصاص دهید و بهتر است این زمان، وقتی باشد که با انرژی تر هستید.

  1. فضایی را برای شادی و بازی ایجاد کنید.

بسته به میزان افسردگی تان یا افسردگی پدر و مادر، شاید لازم باشد تا برای ساعاتی فرزندتان را به مکان هایی بسپارید تا بتوانند در آن به بازی و فعالیت بپردازند.

تجربه ی بازی با همسالان می تواند برای فرزندتان بسیار مفید باشد.

  1. درمان را آغاز کنید.

افسردگی پدر و مادر سبب می شود که آن ها بارها و بارها به مدرسه فراخوانده شوید و به دلیل مشکلات رفتاری فرزندشان توبیخ شوند.

آنچه باید بدانید این است که فرزندتان رفتارهای شما را تقلید می کند و آغاز درمان افسردگی تان می تواند منجر به پایان یافتن مشکلات رفتاری فرزندتان نیز شود.

منبع : افسردگی پدر و مادر و تاثیر آن بر کودک

مشاوره وسواس و روش درمان آن در جهان

مشاوره وسواس به بررسی انواع مختلف آن می پردازد و اینکه فرد را تا حد درگیر کرده و در زندگی روزمره ی او را با اختلال روبرو کرده است.

افراد وسواسی معمولا از جانب دیگران با برچسب های نامناسبی نام گذاری می شوند و احساس می کنند هیچ کس قادر به درک حساسیت های شان نیست.

در این مطلب قصد داریم تا شما را با انواع مختلف وسواس و بهترین راهکارهای درمان آن آشنا کنیم.

**در حالت خاص همچون شیوع بیماری کرونا ، شستن دست ها و تمیزکردن سطوح وسواس محسوب نمی شود و اختلال به حساب نمی آید. البته تا وقتی که به خود و دیگران آسیب وارد نکند.**

مشاوره وسواس چیست و چرا به وجود می آید؟

وسواس به معنای افکار یا رفتارهای تکرار شونده و خارج از کنترل فرد است که اگر چه از وجود آن ها ناراحت است و آن ها را غیر منطقی می داند اما قادر به کنترل شان نیست.

فرد وسواسی دایما تلاش می کند تا افکار و یا رفتارهای وسواس گونه اش را ترک کند اما در این کار موفق نیست.

اختلال وسواس جزء دسته ی اختلالات اضطرابی و جبری است و معمولا دارای زمینه های خانوادگی و ارثی است.

بنابراین در صورت ابتلا به وسواس، می توانید نشانه های آن را در بستگان درجه یک مانند پدر و مادرتان نیز ببینید.

مهم ترین نشانه های اختلال وسواس

افراد وسواسی از اضطراب درونی زیادی رنج می برند.

افکار تکرار شونده در خصوص موضع نگرانی غالبا باعث ایجاد فشار می شود. در ادامه فرد تلاش می کند تا از طریق انجام رفتارهای تکراری، اضطراب را تحت کنترل در آورد و به آرامش برسد.

اگر چه وسواس فکری و عملی به شکل های مختلفی مانند وسواس پاکی و نجسی، نظافت، وسواس شست و شو … بروز می کند اما در همه ی انواع وسواس شامل افکار و رفتارهای همراه با وارسی هستیم.

به خاطر داشته باشید که چک کردن در، بستن آب، داشتن رویه ای مشخص در انجام کارها و رعایت بهداشت در همه ی حالات وسواس محسوب نمی شود.

این رفتارها در صورتی به عنوان وسواس نام گذاری می شوند که فرد قادر به کنترل آن ها نباشد و از طریق آن ها اختلالاتی در فعالیت های روزانه اش ایجاد شده باشد.

به عنوان مثال اگر پس از آمدن به خانه دست های تان را دو بار بشویید تا مبادا آلودگی منجر به بیماری تان شود، شما وسواسی نخواهید بود اما اگر ترس از ورود میکرب به بدن تان باعث شود از مهمانی، کلاس یا فعالیت ها جا بمانید، درگیر وسواس شده اید.

مهم ترین افکار وسواسی شایع در اختلال وسواس

  • وسواس آلودگی
  • وسواس از دست دادن کنترل
  • وسواس کمال طلبی
  • وسواس صدمه
  • وسواس های مذهبی
  • وسواس افکار جنسی ناخواسته

رفتارهای وسوای شایع

  • شستن و پاک کردن
  • وارسی و چک کردن
  • تکرار کردن
  • اعمال وسواسی ذهنی

روش های درمانی وسواس در مشاوره وسواس

روش های متفاوتی برای درمان وسواس وجود دارد.

در صورت زیاد بودن علایم و نشانگان، دارو درمانی می تواند یکی از روش ها باشد.

روش های روانشناختی مفیدی مانند درمان شناختی رفتاری و درمان های فراشناختی نیز به منظور کنترل علایم اضطراب و درمان وسواس وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا شرایط تان را مدیریت کنید.

در این شیوه ها، روانشناس به شما کمک می کند تا دست از کنترل کردن رفتارهای اجباری تان بردارید، منشا اضطراب تان را شناسایی و رفع کنید و با علایم تان آشتی کنید.

بررسی تصاویر مغری افراد وسواسی و مقایسه ی ان ها با افراد غیر وسواسی نشان می دهد که وسواسی ها به گونه ی قابل توجه و غیر منطقی خود را در معرض خطر می بینند و سیستم اضطرابی شان به شکل صحیح کار نمی کند و قرار گرفتن در معرض درمان می تواند سیستم موجود را اصلاح کند.

چطور می توانم به فرد وسواسی کمک کنم؟

در صورتی که در حال حاضر فردی مبتلا به وسواس را با خود دارید، استفاده از روش های زیر می تواند به شما کمک کند تا او را در مسیر بهبودی قرار دهید:

  1. اطلاعات تان را در مورد وسواس زیاد کنید. می توانید کتاب های مربوط به وساس را مطالعه کنید، از مشاوره وسواس بگیرید و یا فیلم های آموزشی وسواس را مشاهده کنید.
  2. به یاد داشته باشید فرد وسواسی قصد آزار رساندن به شما را ندارد و رفتارهای شان به دلیل اضطراب است.
  3. رفتارهای خودتان با فرد وسواسی را به شکل درستی تغییر دهید.

برخی از رفتارها مانند مراقبت بیش از حد از او، برچسب های منفی، آماده کردن شرایط برای انجام رفتار وسواسی مانند خرید حجم زیادی از شوینده ها و یا قبول مسئولیت های اضافی می تواند رفتار وسواس را تقویت کند.

  1. به او کمک کنید تا با روانشناس صحبت کند و درمان مناسب را پیدا کند.
  2. در یک گروه حمایتی مانند خانواده های دیگر افراد وسواسی قرار بگرید و از روش هایی که آن ها برای مدیریت علایم وسواس استفاده می کنند، بهره ببرید.

منبع : مشاوره وسواس و روش درمان آن در جهان