جواب خیانت چیست؟

جواب خیانت چیست؟ واکنش مناسب به خیانت

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
جواب خیانت چیست؟:مهم نیست چه اسمی بر روی خیانت گذاشته شود.

عواقب و آسیب آن یکسان است. به اندازه کشتن یک زندگی صدمه دیده است.

همان زندگی مشترک است که مدتها قبل با وفاداری و آرزوی روزهای شاد زندگی را شروع کرده است.

جواب خیانت چیست؟

شما متوجه می شوید که همسر شما خائن است و بی اعتنایی می کند.

این واقعا شما را ناراحت می کند و به عرصه را بر شما تنگ می کند.

شما تصور می کنید که ازدواج هرگز اجازه نمی دهد که همسر شما به شما خیانت کند.

و خودتان نیز خیانت نمی کنید، اما همه چیز به دلخواه شما نیست.

با این حال، هنگامی که شما می فهمید که چه کاری انجام داده است، احساس ناراحتی می کنید.

  • چگونه می توانید آزار و اذیت او را ببخشید، همسر تان را ببخشید.
  • و زندگی مشترک خود را از خطر نابودی نجات دهید؟
  • رفتار با همسر خیانتکار امری مهم و سخت است.
  • بعد از خیانت ما چه کارهایی باید کنیم؟
  • برای مقابله با مشکل، به زمان بیشتری نیاز خواهید داشت.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

واکنش مناسب به خیانت

جدایی ها دردناک هستند، اما زمانی که آنها خیانت هم می کنند، سخت است که ببینیم چگونه بر آن غلبه می کنی.

زمانی که فهمیدم سابقم خیانت کرده است، منقلب شدم. البته من او را سرزنش کردم، اما وقتی صادقانه به رابطه مان نگاه کردم، متوجه شدم که اشتباهات زیادی در آن وجود داشته است – از جمله از طرف من. من به 30 سالگی نزدیک می شدم و به خاطر سال هایی که هدر داده بودم احساس افسردگی می کردم. بعد از برگزاری یک مهمانی ترحم یک هفته ای، تصمیم گرفتم که دیگر نمی خواهم هدر بدهم. بنابراین من برای کمک به خودم برای ادامه کار اقدام کردم و در واقع متوجه شدم که در نتیجه خیانت پیشرفت کردم.

در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا با این خیانت نهایی کنار بیایید و اگر در موقعیتی مشابه قرار گرفتید، قوی تر بازگردید:

1. ارتباط خود را با سابق خود قطع کنید

این توصیه معقولی است حتی اگر به شما تقلب نشده باشد. مگر اینکه برای حل مسائل تدارکاتی مانند فرزندان، رهن، اجاره یا قبض نیاز به تماس با یکدیگر داشته باشید، سپس شماره تلفن و ایمیل آنها را از زندگی خود حذف کنید. اگر این کار را نکنید، فقط وسوسه خواهید شد که از آنها پیامک بفرستید و سؤالاتی مانند “چرا این کار را کردید؟” آیا به اندازه کافی خوب نبودم؟ آیا تا به حال مرا دوست داشتی؟ – به خصوص بعد از چند نوشیدنی.

پاسخ‌هایی که می‌گیرید (اگر اصلاً دریافت کنید) بعید است که آرامشی برای شما به ارمغان بیاورد – نمی‌توانید اعتماد کنید که آنها حقیقت خواهند بود، و به ناچار فقط به سؤالات بیشتری منتهی می‌شوند. به علاوه، وقتی به آنها نگاه می کنید، به احتمال زیاد ناامیدتر از آنچه در نظر داشتید به نظر می رسند و از فرستادن آنها پشیمان خواهید شد.

اگر مجبورید برای سازماندهی مسائل باقیمانده در تماس باشید، به عزم و اراده محکمی نیاز دارید تا به موضوعات دیگر سرگردان نشوید. اگر فکر می‌کنید احتمالاً کرک می‌شوید، به یک دوست مورد اعتماد شماره سابق خود را بدهید و آن را از تلفنتان حذف کنید – در صورت نیاز می‌توانند آن را به شما تحویل دهند.

اگر همسر سابق شما کسی است که سعی می کند با شما ارتباط برقرار کند، از آنها بخواهید که به این موضوع احترام بگذارند که باید رابطه خود را با آنها قطع کنید – لازم نیست برای همیشه باشد (مگر اینکه شما بخواهید)، بلکه تا زمانی که به آنجا بروید. یک مرحله منطقی تر از غم و اندوه (نقطه 3 زیر را ببینید)، بهتر است با حفظ تماس، عذاب را طولانی نکنید.

این همچنین برای تماس با خانواده سابق خود صدق می کند (باز هم ممکن است در برخی شرایط دشوارتر باشد). ما اغلب خودمان را گول می‌زنیم که با همسر سابق خود در ارتباط هستیم، زیرا با آنها رابطه نزدیکی داشتیم و می‌خواهیم این رابطه را حفظ کنیم، در حالی که در واقعیت فقط سعی می‌کنیم با همسر سابق خود در ارتباط باشیم و تکه‌هایی از اطلاعاتمان را جمع‌آوری کنیم. می توانند در مورد زندگی خود بدون ما.

2. دوست قبلی خود را از فیس بوک حذف کنید (یا به طور موقت خود را حذف کنید)

در اینجا دو گزینه وجود دارد. اگر فکر می‌کنید که قدرت اراده دارید که در برابر تعقیب فیسبوکی پس از رفع دوستی با او مقاومت کنید، ممکن است بتوانید از این رویکرد نرم‌تر استفاده کنید. اگر واقعاً منضبط هستید، حتی ممکن است بتوانید تنها با تغییر ترجیحات خود کنار بیایید تا فعالیت آنها در فید خبری شما نشان داده نشود. همچنین ممکن است بخواهید همین کار را با دوستان مشترک فیسبوکی انجام دهید که احتمالاً عکس هایی از همسر سابق شما با دستان او در سراسر زنان دیگر پست می کنند.

اگرچه این رویکرد به اراده زیادی نیاز دارد و بیشتر ما احتمالاً بهتر است به سراغ گزینه 2 برویم: حداقل یک ماه خود را از فیس بوک حذف کنیم. این همچنان به کمی خویشتن داری نیاز دارد زیرا می توانید به راحتی حساب خود را فعال کنید، اما اگر برنامه را از تلفن خود نیز حذف کنید، ممکن است این کافی باشد تا در صورت داشتن لحظه ای لرزان، شما را در مسیر خود متوقف کند. احتمالاً در ابتدا احساس عجیبی خواهید داشت، اما پس از چند روز به آن عادت خواهید کرد، و در واقع بسیار قدرتمند است که بدانید به طور فعال اقداماتی را انجام می دهید تا غم خود را کنترل کنید.

همین امر در مورد سایر رسانه های اجتماعی که استفاده می کنید نیز صدق می کند.

تقریباً غیرممکن است که از کسی کنار بیایید، اگر مرتباً با او در تماس باشید و دائماً در مورد زندگی او بمباران می‌شوید. بنابراین نقاط 1 و 2 واقعاً گام‌های بسیار مهمی برای رسیدن به توپ هستند.

3. مراحل غم را درک کنید

این مهم است که متوجه شوید غمگین هستید. شما غم مرگ یک رابطه را می خورید، و زمانی که به شما خیانت شده است، احتمالاً خاطره شخصی را که فکر می کردید می شناسید نیز غمگین می کنید.

به طور خلاصه، پنج مرحله غم عبارتند از: انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش. هنگامی که در 3 مرحله اول هستید، این زمانی است که از تماس غیر ضروری با سابق خود اجتناب کنید. شما در این زمان به خصوص آسیب پذیر هستید، زیرا احساسات شما در همه جا وجود دارد. اگر مورد خیانت قرار گرفته اید، این امر به ویژه مهم است، زیرا احتمالاً انکار، خشم و چانه زنی زیادی در جریان است.

با آگاهی از مراحل غم و اندوه، تا حدی به شما این امکان را می دهد که خود را از موقعیت جدا کنید و ببینید که این روندی است که همه طی می کنند. همچنین به شما احساس کنترل بر احساسات خود می دهد – می توانید ببینید چه اتفاقی می افتد و درک کنید که کاملاً طبیعی است. بله، زمانی که در مرحله افسردگی هستید، ممکن است احساس کنید که همه چیز دیگر هرگز خوب نخواهد شد، اما دانستن این که این فقط یک مرحله از غم و اندوهی است که در حال گذراندن آن هستید، می‌تواند به شما کمک کند تا ببینید که نوری در پایان زندگی وجود خواهد داشت. تونل

توجه به این نکته ضروری است که همه مراحل را به یک ترتیب طی نمی کنند و همه آنها را تجربه نمی کنند. بنابراین اگر یک مرحله را از دست دادید، یا اگر برای مدتی بین مراحل به جلو و عقب می پرید نگران نباشید – این کاملا طبیعی است. وقتی آماده شدید به پذیرش خواهید رسید.

4. نقش قربانی را بازی نکنید (و داستان را متوقف کنید)

البته با شما بدرفتاری شده است و شما سزاوار عصبانیت هستید. و بدون شک باید در مورد آن با دوستان و خانواده صحبت کنید. اما زمانی فرا می رسد که دیگر مفید نیست که به کسی و به هرکسی که گوش می دهد بگوید چقدر سختی کشیده اید و سابق شما چه کیسه زباله ای است.

تکرار مکرر داستان فقط به تقویت این موضوع کمک می کند که شما یک قربانی فقیر و بی دفاع هستید و کنترلی بر نحوه واکنش خود در حال حاضر ندارید. بله، سابق شما رفتار وحشتناکی داشت و بله، او مقصر اعمالش است. اما شما نیز مسئول اعمال خود هستید و اگر می خواهید به راه خود ادامه دهید و دوباره شادی را بیابید، باید این را درک کنید و از بازی شهید دست بردارید.

5. جوانب مثبت و منفی رابطه سابق خود را فهرست کنید

هنگامی که در مکان بهتری قرار گرفتید، فضایی از طرف سابق خود داشتید، و بازی قربانی را متوقف کردید، فهرستی از مزایا و معایب همسر سابق خود بنویسید. نکته کلیدی در اینجا این است که واقعاً صادق باشید. بدیهی است که این واقعیت که آنها به شما خیانت کرده‌اند با معایبی همراه خواهد بود، اما به احتمال زیاد، در واقع چیزهای دیگری اشتباه در رابطه وجود داشته است، و با نگاهی به گذشته متوجه خواهید شد که سابق شما آنقدرها هم کامل نبوده است. همانطور که فکر می کردید

با این حال، این لیست همه چیز در مورد ضرب و شتم سابق نیست. شما باید در مورد نکات مثبت آنها نیز صادق باشید. به شرطی که در فضای سر خوبی قرار داشته باشید (اگر در انکار، عصبانیت یا چانه زنی هستید این کار را انجام ندهید!)، باید بتوانید تصویری منطقی از وضعیت واقعی سابق خود ارائه دهید.

نوشتن این فهرست می تواند واقعاً نیرومند باشد. این به شما اجازه می دهد تا ببینید که سابق شما انسان بوده است، درست مثل بقیه ما. در آمیختگی با همه اشتباهات و کاستی های آنها نیز ویژگی های خوبی است. اگر احساس می کنید آماده هستید، یک تشکر خصوصی برای همه لحظات خوبی که به اشتراک گذاشتید بگویید. اگر مراحل این مقاله را دنبال کنید، حتی ممکن است به نقطه‌ای برسید که می‌توانید برای لحظات بد هم تشکر کنید – زیرا آنها بیشترین چیزی را به شما می‌آموزند.

6. مزایا و معایب رابطه خود را فهرست کنید

اگر به اندازه کافی شجاع هستید، می توانید نقطه 4 را یک قدم جلوتر ببرید و لیستی از مزایا و معایب رابطه خود تهیه کنید. این در مورد کتک زدن خود نیست، بلکه در مورد ادامه دادن است – و اگر واقعاً می خواهید ادامه دهید و روزی یک رابطه شاد و سالم داشته باشید، باید مالک مسائل خود باشید تا بتوانید سعی کنید آنها را از پرورش آنها جلوگیری کنید. دوباره سر زشت

آیا بیش از حد ناامن یا چسبنده بودید؟ آیا رفتارهای غیرقابل قبول را تحمل کردید و اجازه دادید همسر سابقتان همه جا روی شما راه برود؟ آیا سراغ مردی رفتید که به خیانت شهرت داشته باشد؟ اشتباه نکنید، من برای یک ثانیه هم پیشنهاد نمی کنم که خیانت پاسخ مناسبی به هر یک از این چیزها است، اما دو نفر نیاز دارند تا یک رابطه کار کند. مهم است که اجازه ندهید تقلب شما را از اعتراف به مسائل دیگری که در آینده می توان از آنها اجتناب کرد، باز دارد.

این مثال را در نظر بگیرید – زمانی که با هم بودید، همسر سابقتان برای همیشه بدون شما بیرون می‌رفت، مست می‌شد و تا ساعت‌ها بیرون می‌ماند. وقتی این اتفاق افتاد کمی سر و صدا به پا کردی، اما در نهایت هر بار آنها را بخشیدی. در نهایت آنها به این نتیجه خواهند رسید که چون شما آن را تحمل کرده اید، می توانند از آن کنار بیایند و حتی ممکن است این منطق را به رفتارهای دیگر نیز تعمیم داده باشند.

اگر این آشنا به نظر می رسد، ممکن است بخواهید در نظر بگیرید که چه نوع رفتاری را در رابطه بعدی خود آماده می کنید. برخی از مرزها را تعیین کنید – سه ضربه و شما بیرون هستید. به هر حال، آیا واقعاً می توانید به شریک بعدی خود اعتماد کنید، اگر او رفتاری مشابه رفتار قبلی شما داشته باشد؟

7. از جدایی به عنوان فرصتی استفاده کنید تا متوجه شوید که برای تکمیل شما به هیچ کس دیگری نیاز ندارید

بسیاری از ما بدون وقفه زیاد از رابطه ای به رابطه دیگر می رویم، زیرا از تنها ماندن می ترسیم، و چون سرمان پر از تصورات افسانه ای شده است که به شخص دیگری نیاز داریم تا ما را کامل کند.

اشتباه نکنید، داشتن رابطه مناسب می تواند یکی از شگفت انگیزترین چیزهای دنیا باشد، اما وقتی تمام دلیل بودن خود را در دستان دیگری قرار می دهید، ارزش خود را بی ارزش می کنید و مسئولیت بیش از حد بر عهده همسرتان می گذارید. این باعث ایجاد نیاز، ناامنی و حسادت در شما می شود و اغلب می تواند دلیلی باشد که شریک زندگی تان کنار می رود و شروع به جستجوی جای دیگری می کند.

از جدایی استفاده کنید تا کمی برای خودتان وقت بگذارید. کارهایی را که از انجام آن لذت می برید فقط برای شما انجام دهید. اگر در رابطه خود “بیش از حد” داده اید، این امر به ویژه مهم است. آیا زمان کافی را برای دیدن دوستان، خانواده و انجام سرگرمی ها صرف کردید؟ یا اینکه تمام وقت خود را به همسر سابق خود اختصاص دادید زیرا فکر می کردید که آنها «زندگی شما» هستند؟

به جای اینکه مستقیماً وارد رابطه دیگری شوید، مدتی را به تنهایی بگذرانید. اگر به آن عادت ندارید، ممکن است در ابتدا احساس ناراحتی کنید. اما اگر واقعاً می‌خواهید از دویدن مستقیم به آغوش پسر دیگری مانند سابق خود اجتناب کنید، باید از نیاز خود به شخص دیگری برای تکمیل شما چشم پوشی کنید و استقلال عاطفی شما را در آغوش بگیرید .

کلاهبرداران می توانند این نیاز را احساس کنند و از آن به نفع خود استفاده کنند. برخی از کتاب‌های فلسفه و کمک به خود را بخوانید – این کتاب‌ها می‌توانند مکانی عالی برای شروع کمک به شما باشند تا متوجه شوید که به اندازه کافی خوب هستید، درست همانطور که هستید.

اگر از جدایی به‌عنوان فرصتی برای رشد خود استفاده کنید، وقتی فرد مناسبی از راه رسید، به این دلیل که می‌خواهید، نه به این دلیل که نیاز دارید، با او خواهید بود. و این یک رابطه بسیار شادتر، سالم تر و امن تر ایجاد می کند.

8. چند قرار ملاقات بگذارید، اما وارد یک رابطه نشوید

این یکی قطعا بهتر است تا زمانی که به مرحله پذیرش فرآیند غم و اندوه نزدیک شوید باقی بماند. در غیر این صورت، شما به احتمال زیاد آسیب پذیر خواهید بود و به راحتی وارد یک رابطه بازگشتی با نوع نامناسبی خواهید شد.

وقتی همه چیز حل شد و از تنهایی راحت شدید، خودتان را بیرون بگذارید و چند قرار ملاقات بگذارید. به دوستانتان اجازه دهید با افرادی آشنا شوند که فکر می کنند برای شما خوب است – افرادی که شبیه سابق شما نیستند. اگر در ابتدا شبیه شما نیستند، ذهن خود را باز نگه دارید. از این گذشته، احتمالاً فکر می‌کردید که سابقتان هم نوع شماست، و آنها برای شما خیلی خوب نبودند.

وقتی با افراد جدیدی آشنا می‌شوید، مراقب ویژگی‌هایی باشید که شبیه ویژگی‌های سابقتان هستند و آن‌هایی که نیستند. نشانه خوبی از اینکه در حال پیشروی هستید و از رابطه خود درس می گیرید این است که می توانید پرچم های قرمز را با دیدن آنها تشخیص دهید – مانند قرار ملاقاتتان که در مورد نحوه گذراندن آنها هر آخر هفته در مستی صحبت می کند یا بیان دیدگاه هایی که شبیه دیدگاه سابق شما بود.

اگر با کسی ملاقات کردید که با او ارتباط برقرار می کنید (که شبیه سابق شما نیست) و می خواهید آن را بیشتر دنبال کنید، مطمئن شوید که کارها را آهسته پیش می برید . هیچ عجله ای وجود ندارد و مهم است که مطمئن شوید به دلایل درست وارد یک رابطه می شوید.

وقتی یک رابطه به پایان می رسد، ممکن است احساس کنید که زندگی شما به پایان رسیده است، و هنگامی که به شما خیانت شده است، آسان است که بقیه عمر خود را با سرزنش سابق خود و بی اعتمادی به هر فرد جدیدی که ملاقات می کنید بگذرانید. اما اگر مراحل بالا را دنبال کنید، به مرور زمان می توانید درد دل را به شفا تبدیل کنید و قوی تر از قبل بیرون بیایید. چه کسی می داند، یک روز حتی ممکن است برای آنچه تجربه به شما آموخته سپاسگزار باشید – می دانم که هستم.

 برخورد بعد از خیانت 

  • جاده ای که به شما می گویم شما را در این مسیر هدایت می کند شما باید قبول کنید .
  • که احساس خشم، نفرت، شک، بی خیال شدن، سردرگمی، ترس، درد و رنج، افسردگی .
  • و ناراحتی برای فردی که شاهد خیانت همسرش است کاملا طبیعی است.
  • این مشکل باعث ایجاد برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود.

مانند تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات خواب بی خوابی یا خواب آلودگی.

لرزش، اختلالات، کم غذایی و بی اشتهایی سعی کنید بیشتر از قبل مراقب خودتان باشید.

شما نباید در یک واکنش مستقیم قرار گیرید و ازدواج خود را به عنوان یک مستحق بدانید تا شریک شما از شما جدا نشود.

واکنش مناسب به خیانت 

شما نیاز به زمان کمتری برای بروز مسائل دیگر دارید.

شما نباید به طور خاص توجه خود را به خیانت که او کرده است متمرکز کنید.

خنده کاملا طبیعی است و سلامت فرد را نشان می دهد.

تماشای فیلم های خنده دار و سریال ها و صرف وقت برای کسانی.

که لب های شما را می خنداند زندگی بدون توجه به دل شکسته و خیانت همسر هنوز در حال جریان است.

گریه همچنین یک واکنش کاملا طبیعی است.

  • اگر گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین .
  • و یا فیلم های غم انگیز را تماشا کنید.
  • یک دست نوشته و خاطره مانندی برای خودتان بنویسید.
  • تمام افکار و احساساتی که در مورد خیانت.
  • و اخاذی شوهرتان داشته اید را بنویسید.
  • با همسر خود درباره سلف خود صحبت کنید.

جواب خیانت همسر 

از تمام سوالاتی که به ذهن شما می آیند بپرسید. شما ممکن است نتیجه گیری کنید .

که همسرتان حتی در زمان انجام این کار در مورد خیانت به شما فکر هم نمی کند.

به دنبال مشاوره باشید و سعی نکنید تنهایی این مشکل را حل کنید.

هر دو شما و همسرتان باید قبل از داشتن رابطه جنسی محافظت نشده است.

در مورد بیماری های احتمالی منتقله از راه جنسی اطلاعات کسب کنید.

انتظار نداشته باشید احساس ناراحتی و خشم داشته باشید.

زیرا تصمیم می گیرید که همسر خود را ببخشید و همچنان به وفاداری خود متعهد باشید.

  • از دست دادن رنج های خیانت به زمان نیاز دارد. سعی نکنید که بازی را شروع کنید .
  • و بدانید چه کسی یا چه چیزی باعث چنین فاجعه ای شده است.
  • با انجام این کار، فقط انرژی خود را از دست می دهید.
  • در این صورت، شما تنها می توانید فرد سوم شخص را سرزنش کنید .
  • و خودتان را به خوبی بشناسید که هیچ چیز درست نخواهد شد.

کنترل عصبانیت در خیانت 

اگر بیش از حد عصبانی هستید، در مورد مسائل کوچک تردید کنید، احساس کنید .

که در روی طناب باریک در حل حرکت هستید.

و وقتی به یاد یادداشت های همسر خود می اندیشید.

واکنش شدید فیزیکی را نشان می دهید.

بدون شک بعد از قسمت آسیب دیده و باید در اسرع وقت دکتر خود را ببینید.

شما نباید حادثه آسیب زننده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشيد.

اما لازم نيست جزئيات مشکل را شرح دهيد.

چیزی را که بعدا نمی توانید اداره کنید مطرح نکنید.

  • تنها چیزی که بچه های شما باید بدانند این است که شما به تدریج بهبود می یابید.
  • واقعی و رو راست باشید. درآمد، سرمایه، مسکن و حمل و نقل را در نظر بگیرید.
  • اگر تصمیم به پایان دادن به زندگی زناشویی خود دارید.
  • باید ببینید که آیا شما محل زندگی و شریک زندگی خود دارید.
  • ازدواج، وضعیت تاهل شما درآمد دارید تا بتوانید نیازهای اصلی خود را برآورده کنید.

تاثیر خیانت بر سلامت

بی خوابی یک دلیل روشن ندارد. ممکن است به علت مشکلات دیگر زندگی مشترک باشد.

ممکن است چیزی درون قلب شریک شما وجود داشته باشد .

و هر چند هرگز به درستی علت واقعی را درک نخواهید کرد.

  • نوع خیانت معمولا باعث می شود که آن را آسان تر درک کنید.
  • آیا این یک شب است؟ با توجه به مشکلات زندگی؟
  • اعتیاد جنسی آیا خیانت صرفا برای پایان دادن به زندگی مشترک است؟
  • در نظر داشته باشید که زندگی شما با گذشته تفاوت دارد و باید ناراحتی را از بین ببرید.

خیانت و افسردگی

به همین ترتیب می توان گفت که مرگ خویشاوندی نیز باعث ناراحتی می شود .

شروع به رد شخص توسط فرد، پس از آن خشم، نفرت، درگیری، افسردگی و در نهایت پذیرش است .

و چنین مسائلی به این معنی نیست که زندگی تمام شده است و شما دیگر قادر به ادامه آن نیستید.

  • زیرا در اصل شما این توانایی را در خود و زندگی تان دارید.
  • پس جواب خیانت را نباید با خیانت داد و لج و لجبازی .
  • و بدون فکر کار کردن تنها اوضاع را بدتر می کند و شریط را وخیم تر می کند.

صفحه اصلی سایت کانون مشاوران

5 پاسخ
  1. دنیا گفته:

    سلام من۳۱.شوهرم۳۲ساله.دوسال عروسی کردم بچه یه ساله دارم شوهرم ازهمون مجردیش دوست دخترداشته وباهاشون رابطه هم داشته طوری که حتی توخونه خودشون پنهونی میاورده.ایناروبعدازدنیااومدن بچم فهمیدم ازهمون اوایل ازدواج بهش شک داشتم تااینکه یه سال پیش فهمیدم خیانت میکنه ازهرکی تحقیق کردم گفتن اره اینکاره هس دوست داره رابطه داره.به خودشووخونواده گفتم بهم گفتن دهن بینی.شوهرم زیربارنرفت بعدازچندین بارجروبحث گف اگه میخوای زندگی کنی جلوی دهنتوببند.من ازکارش مطمینم ولی مدرک ندارم بخاطربچم واحساس میکنم نمیتونم بدون اون زندگی کنم تحمل میکنم همیشه گوشیشوازم دورمیکنه رمزمیزاره پنهونی پیام میده .هرروزبعدکاربه خودش میرسه حموم میره میره بیرون بعداز۶یا۷ساعت شب ۱۱یا۱۲خونه میاد حرفی بزنم ناراحت میشه وقهرمیکنه برااون ازخداشه من تنهامیشم اینجاهم کسی روندارم.قبول نمیکنه باهم حرف بزنیم مشکلمون حل شه میگه من مشکلی ندارم تومشکل درس میکنی یاحاضرنیس پیش مشاوربریم.مهربون وخوش اخلاق هس یعنی کاربه کارمن نداره بهم توجه نمیکنه امااگه حرفی بزنم بداخلاق میشه اون انتظارداره هرکاری دلش خواس بکنه من حرفی نزنم وبشینم سرزندگیم.الان که به راحتی میگه اگه میخوای بروخونه بابات بدون بچه.منم بدون بچم میمیرم بخاطرش کوتاه اومدم ولی ازلحاط روحی داغونم شباخواب ندارم خیلی احساس تنهایی وعمگینم دنیاروسرم خراب شده.مثلمجردازندگی میکنم اون بهم توجه نداره رابطه ماهی یه داریم اون کارشوبیرون میکنه منم حرف بزنم میگه مشکلت رابطه هس.خوردم میکنه دوس نداره پیشش باشم همش خستگی وخوابشوبهونه میکنه.حسرت آغوش گرمشودارم شوهرکردم ولی مثل مجرداس زندگیم.تنهاترشدم شباجدامیخوابیم فقط همه وجودم دخترمه.تویه خونه هستیم ولی من بابچم زندگی میکنم آرامشم بچمه.ازدرامدوخرجش بهم نمیگه باهام حرف نمیزنه.حسابم نمیکنه شمامشاورعزیزراهنماییم کنید

    پاسخ
  2. ..... گفته:

    هه تو به این میگی خیانت
    …پس خیانت ندیدی
    من بعد سه سال زندگی بایه بچه یه ساله کلید انداختم رفتم تو خونمون یهو شوهرمو با حوله حموم میبینم که رام نمیده برم تو خونه بحث و دعوا چرا خبر ندادی بزور میرم توخونه…بعدم که نمیخام بگم چی دیدم خودتون بفهمید ….
    خیلی سخته واقعا فکر نمیکردم آدم تا این حد میتونه پست وکثیف باشه

    پاسخ
    • binam گفته:

      بمیرم برات چی کشیدی.. منم چندوقتی که متوجه شدم شوهر پست و عوضی من باچندتا خانم رابطه داشته. عکس هاشون تو کلاب و لب ساحل و هتل و همه رو دیدم.. جالب اینجاس با یکی هستش که همسن مادربزرگ منه این منو خیلی دق میده. نمیدونم چرا نه میتونم گریه کنم نه بخندم نه عصبانی بشم نه داد بزنم بی حسم. نمیزاره بزارم دعاکنین ازاین زندان نحات پیداکنم

  3. سلما گفته:

    سلام من ۳۱ سالمه و همسرم ۳۲ سالشه ما حدود ۹ ماهه عروسی کردیم یک سالم نامزد بودیم، متاسفانه همسرم خیلی سرش تو گوشیه و تو گروه های زیادی عضوه، تو نامزدی گوشیشو ازم قایم می کرد که من کنجکاو شدم و دیدم پیام های دو تا خانوم رو مخفی کرده البته پیامی ندیدم فقط شماره ها مخفی بود، بعد کلی بحث داستان بافت و من سعی کردم باور کنم اما همچنان بی اعتماد بودم چند بار دیگه هم چک کردم دیدم با چند خانوم از شهرهای دیگه چت می کنه و مثلا نیتش کمک به اوناست و باز من بحث کردم و هر بار میگه تو الکی حساسی من فقط چت کاری می کنم و اینا، سعی می کنه گوشیش همش از من دور باشه، البته بگم رفتارش با منم خیلی خوبه و همش میگه من هرکاری می کنم برای تو و خانواده است و حقوقش هم همیشه تو حساب منه ، اما من نمی تونم بهش اعتماد کنم همش فکر می کنم داره با گوشیش با یکی چت می کنه، اخلاقی هم که داره با همه زود صمیمی میشه و میگه میخنده و این منو آزار میده، ادم موجهی تو اجتماعه و تقریبا نصف شهر میشناسنش، تقریبا هم مذهبیه، و فکر می کنه کارش اشتباه نیست و منم که الکی حساسم، دارم دیوونه میشم کمک کنید لطفا

    پاسخ
    • مشاور گفته:

      با سلام خدمت شما دوست عزیز
      احساسات شما قابل درک است اما بهتر است سعی کنید در مورد احساسات خود در آرامش و بدون توهین با ایشان صحبت کنید و به صراحت بیان کنید که حتی همین رفتارها که از نظر ایشان مشکلی ندارد و طبیعی محسوب می شود چه احساسی را به شما می دهد و اینکه دیدگاهتان در مورد اینگونه رفتارهای چیست. در کنار این بیانات بهت است به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا دیدگاه هردوی شما مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد . در اینگونه موارد برای بازگشت اعتماد نیاز به گذشت زمان در کنار تلاش هردوی شما می باشد تا بتوانید اعتماد سابق را بدست آورید . بهتر است متوجه شوید که همسرتان در اینگونه مسائل به دنبال چه چیزی هستند تا اگر مشکلی در زندگی مشترکتان وجود دارد آن راب طرف کنید . مشکلات موجود در زندگیتان را جدی بگیرید و سعی کنید آنها را برطرف کنید تا باعث آسیب بیشتر به زندگی مشترکتان نشود.

      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      021-22354790
      شاد باشید

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.