پیشگیری از افسردگی - کانون مشاوران

پیشگیری از افسردگی

 همیشه پیشگیری از افسردگی امکان پذیر نیست. به هر حال، پیشگیری از افسردگی تنها راه برای جلوگیری از به وجود آمدن اتفاقی که در زندگی شما به نام افسردگی می باشد نیست.

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

شما می توانید تاثیرات افسردگی را، با یادگیری اداره کردن نشانه ها  و علائم افسردگی در زندگی خود کاهش دهید. سپس مراجعه به پزشک برای درمان افسردگی تان بیشترین کمک را به شما خواهد کرد.

علائم افسردگی

افسردگی علائم مختلفی دارد، بیشتر از دو هفته طول می کشد که بر روی توانایی ها و لذت ها و فعالیت هایتان تاثیر می گذارد. یک فرد افسرده ممکن است برخی از علائمی که در لیست پایین بیان شده اند را دارا باشد.

  • خلق افسردگی بیشتر در طول روز به خصوص در صبحها وجود دارد.
  • خستگی و گاهش انرژی تقریبا هر روز
  • وجود احساس بی ارزشی و گناه تقریبا در هر روز
  • اختلال در تمرکز و بلا تکلیف بودن
  • بی خوابی یا پرخوابی (خواب بیش از اندازه) تقریبا هر روز
  • نداشتن علاقه و لذت از هر فعالیتی تقریبا هر روز- شرایطی که به آن فقدان احساس لذت گفته می شود که بر اساس گزارش خود فرد یا اطرافیان به ان پی می برند.
  • تفکر در مورد مرگ و یا افکار خودکشی (نداشتن ترس از مرگ)
  • احساس بی قراری، و آشفتگی فکری، یا بی حالی
  • به صورت معنی داری کاهش وزن یا افزایش وزن

چگونه می توان از افسردگی پیشگیری کرد؟

با وجود اینکه افسردگی شرایطی قابل درمان است، برخی از انواع افسردگی ممکن است قابل پیشگیری نباشند. زیرا ممکن است افسردگی عاملی شیمیایی در مغز داشته باشد. به هر حال، آخرین مطالعات پزشکی مشخص کرده است که افسردگی با عادات مناسب غالبا بهبود یافته یا پیشگیری می شود.

یک رژیم غذایی سالم، ورزش منظم، صرف زمان برای لذت بردن و آرامش، زیاد کار نکردن، و صرف زمان برای لذت بردن از با همدیگر بودن می تواند از افسردگی پیشگیری کند.

چه احساساتی معمولا با افسردگی در ارتباط است؟

بر طبق لیست NHS  برخی از احساسات نشان دهنده ی افسردگی است:

  • انجام ندادن مناسب فعالیت کاری
  • کمتر شرکت کردن در فعالیت های اجتماعی
  • نداشتن سرگرمی یا لذات
  • داشتن مشکلات در خانه و خانواده

در حالی که این موارد معمول برای افسردگی است، ممکن است الگوی های رفتاری دیگری نیز وجود داشته باشد.

برای مثالل، افسردگی ممکن است علائمی از شیدایی یا جنون خفیف داشته باشد شرایطی که به آن افسردگی شیدایی یا اختلال دو قطبی گفته می شود. یا علائم افسردگی می تواند فصلی باشد که به آن افسردگی فصلی گفته می شود.

علائم اختلال افسردگی

علائم افسردگی می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد و می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احساس ناراحتی یا خستگی افسرده
  • از دست دادن علاقه و یا لذت بردن از فعالیت های یک بار لذت می برد
  • تغییرات اشتها – کاهش وزن یا افزایش غیر مرتبط با رژیم غذایی
  • مشکل خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد
  • از دست دادن انرژی یا افزایش خستگی
  • افزایش فعالیت فیزیکی بدون هدف (به عنوان مثال، دست زدن به دست و یا قدم زدن) یا حرکات آرام (اقدامات قابل مشاهده توسط دیگران)
  • احساس بی ارزش یا گناه
  • دشواری تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
  • افکار مرگ یا خودکشی

علائم باید حداقل دو هفته برای تشخیص افسردگی ادامه یابد.

Print

علائم فیزیکی افسردگی

  1. مشکلات تیروئید
  2. تومور مغزی
  3. کمبود ویتامین

می تواند علائم افسردگی را تقلید کند، بنابراین مهم است که علل عمومی پزشکی را کنار بگذاریم.

چه کسانی مستعد افسردگی هستند؟

افسردگی در ۱۵ سال بزرگسال (۷/۶٪) برآورد شده است. و یکی از شش نفر (۶/۱۶٪) بعضی اوقات در زندگی خود دچار افسردگی می شوند.

افسردگی می تواند در هر زمان، اما به طور متوسط، در ابتدای ظهور نوجوانان تا اواسط دهه ۲۰ ظاهر می شود.

زنان به علت افسردگی بیشتر از مردان هستند. برخی مطالعات نشان می دهد که یک سوم زنان در طول زندگی خود یک قسمت افسردگی عمده را تجربه خواهند کرد.

افسردگی از غم و اندوه متفاوت است؟

مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن یک کار یا پایان دادن به یک رابطه، تجربیات سخت برای یک فرد برای تحمل است.

برای احساس غم و اندوه در پاسخ به چنین شرایطی، طبیعی است.

کسانی که از دست دادن تجربه می کنند، اغلب خود را “افسرده” توصیف می کنند.

اما غم انگیز بودن این نیست که افسردگی وجود دارد.

فرایند گرایش طبیعی و منحصر به فرد برای هر فرد است و برخی از ویژگی های مشابه افسردگی را نیز به اشتراک می گذارد.

هر دغدغه و افسردگی می تواند غم و اندوه شدیدی از فعالیت های معمول داشته باشد.

افسردگی و دلمرده بودن یکی از شایع ترین اختلالات

میزان شیوع این مساله تا حدی است که از آن با عنوان سرماخوردگی روانی نیز یاد می شود.

این مطلب به این معناست که افسردگی می تواند بسیار فراگیر باشد و علی رغم ظاهر ساده و مزمن خود، تاثیرات قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی تان داشته باشد.

آیا احساس دلمردگی می کنید و دلمرده هستید؟

در صورتی که با افسردگی دست به گریبان هستید، ممکن است احساس کنید زندگی بیش از حد سخت و طاقت فرسا شده است و حتی جذاب ترین فعالیت ها نیز قادر به خوشحال کردن تان نیست.

در صورتی که در چنین وضعیتی قرار گرفته اید و احساس خستگی، دلمردگی،  پوچی، تنهایی و دلمردگی بر زندگی تان سایه افکنده است با ادامه ی مطلب همراه شوید تا شما را با مهم ترین راه های غلبه بر غول افسردگی آشنا کنیم.

به دنبال ناجی نمانید.

با قرار گرفتن در وضعیت افسردگی ممکن است احساس کنید رمق انجام کوچک ترین کارها را نیز ندارید.

کارهایی که قبلا به راحتی از عهده ی آن ها بر می آمدید می تواند برای تان بیش از حد سخت و بزرگ جلوه کنند و تمایل داشته باشد تا در لاک تنهایی تان باقی بمانید.

اما واقعیت آن است که برای مبارزه با افسردگی نیازمند آن هستید که خودتان دست به کار شوید.

از آنجا که رخوت، سستی و بی حوصلگی در وجود خود شما لانه کرده است برای رهایی از آن نیز حضور هیچکس به اندازه ی خودتان موثر و لازم نیست.

بنابراین با خودتان گفت و گو کنید و برای مبازه با افسردگی یک تصمیم گیری نو داشته باشید.

می توانید با خودتان بگویید

” شادی، نشاط و سرزندگی حق من از زندگی است و تصمیم دارم شجاعانه و با جسارت هر چه تمام تر با رخوت و سستی بجنگم. من از این جنگ لذت می برم چرا که زندگی چیزی جز تلاش و تکاپو نیست و می توانم در آن پیروز شوم”.

NinaAmir
چگونه دلمرده نمانیم؟ غول افسردگی را شکست دهیم – مشاور کو

از قدرت طبیعت بهره ببرید.

درست است که افسردگی می تواند بسیار نفس گیر باشد و در پاره ای از موارد منجر به کاهش روابط اجتماعی تان نیز شود، اما عوامل طبیعی زیادی وجود دارند که می توانید در مسیر غلبه بر افسردگی از آن ها کمک بگیرید.

به عنوان مثال یکی از بهترین ابزارهای کمکی تان آن است که روزانه زمانی را به قدم زدن در طبیعت، پارک و یا فضایی سرسبز و توام با درخشش نور خورشید اختصاص دهید.

بر اساس مطالعات، قدم زدن در مکان های سرسبز می تواند منجر به کنترل بخش مربوط به افکار منفی در مغز شده و حال تان را بهتر کند.

بنابراین ازهمین امروز تصمیم بگیرید تا برنامه ی جدیدی برای روزتان تنظیم کنید و وقت گذرانی در طبیعت را در رأس فعالیت های هر روز قرار دهید.

خودتان را مجبور به انجام یک رفتار کنید.

شنیدن این جمله برای فرد افسرده می تاودن در حکم سخت ترین درخواست باشد.

هرگز نگذارید دلمرده باشید و دلمردگی در شما دائمی شود.

شما همانند فردی که سرماخورده است تمایل دراید تا دایما در گوشه ای بنشینید، به شکست های گذشته فکر کنید، وقایع را تا حد ممکن به شکل منفی تصور کنید و خودتان را بترسانید.

به عنوان درمانگر حوزه ی افسردگی می توانم بگویم بهتر است جمله ی بالا را به عنوان بهترین داروی درمان افسردگی تان در نطر بگیرید که دارای قدرتی معجزه آسا می باشد.

بنابراین از انجام ساده ترین کارها شروع کنید.

چیزی که با اهمیت است آن است که به جای نشستن در گوشه ی اتاق، شروع به انجام یک فعالیت کنید.

این کار می تواند شامل انجام دادن یک تکلیف، بیرون زدن از خانه، آشپزی کردن، تلفن زدن به دوست، گذاشتن یک قرار شبانه و یا هر چیز دیگری باشد.

از طریق انجام یک عمل می توانید حالات هیجانی و فیزیولوژِی بدنی تان را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهید و حالات مثبتی از جمله سرزندگی، نشاط، شور و حال و رضایت را تجربه کنید.

لبخند زدن را تمرین کنید.

شاید ساده به نظر برسد اما افراد افسرده به گونه ی قابل توجهی نسبت به حالات بدنی و ژست های چهره و بدن خود ناآگاه اند.

بهتر است در همین لحظه روبه روی آینه قرار بگیرید و خودتان را مشاهده کنید.

خواهید دید که در اکثر موارد حالتی شل، وا رفته، دلمرده و بی انرژی دارید.

ماهیچه های صورت تان در اثر غمگینی مکرر به سمت پایین متمایل شده اند و ممکن است بی آنکه بدانید شانه های تان را پایین نگه دارید و بی حال و کم انرژِی راه بروید.

اگر قصد دارید با غول افسردگی تان مبارزه کنید و در این نبرد پیروز شوید، نیازمند آن هستید که حالات بدنی تان را تغییر دهید.

بنابراین در مقابل آینه بایستید، لبخند زدن را تمرین کنید و در راه رفتن و ایستادن تان تجدید نظر کنید.

این کار را هر روز انجام دهید و تاثیرات آن بر خلق و خو و انرژی تان را بررسی کنید.

با دیگران صحبت کنید تا دلمرده نشویم

گفت و گو کردن اگر چه ممکن است امری روزمره و روشن به نظر برسد اما تاثیرات پیچیده و قابل توجهی بر سلامت روانی تان خواهد داشت.

در وضعیت افسردگی نیازمند آن هستید که با فردی متخصص و یا دوستی که گوش شنوایی دارد و صبور است صحبت کنید.

در فرایند گفت و گو، دریچه های جدیدی به سمت تان بازخواهد شد، می توانید مشکلات را از زوایای دید مختلفی مشاهده کنید و مهم تر از همه آنکه متوجه خواهید شد این تنها شما نیستید که مشکل دارید.

همچنین گفت و گو کردن می تواند برای شما شبکه ای از حمایت های اجتماعی ایجاد کند که یکی از محور های اساسی غلبه بر افسردگی است.

افسردگی والدین و افسردگی کودکان

آیا شما والدین افسرده‌ای هستید؟ آیا نیاز است از کودک خود در مورد افسردگی مراقبت کنید؟ آیا میان افسردگی والدین و کودک ارتباط وجود دارد؟

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام مشاورانه، در برخی مواقع، تنهایی می‌تواند علامتی از یک چیز دیگری باشد که در زندگی ما وجود دارد، مواردی از قبیل بیماری یا ناتوانی. همچنین یک سری از شواهد موجود نشان می‌دهند که تنهایی می‌تواند یک علامتی از بیماری روانی باشد.

چرا من احساس غمگینی و تنهایی دارم؟

تعدادی از بیماری‌های روانی، همانند:

· دو قطبی

· اضطراب

· افسردگی

می‌توانند منجر به ایجاد احساس تنهایی در اکثر افراد شوند.

پدر و مادر افسرده

پدر یا مادر بودن، یکی از چالش‌برانگیزترین مسوولیت‌هاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبه‌رو می‌کند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می‌دهند.

در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله افسردگی‌تان کمک بگیرید.

علایم افسردگی والدین

در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که می‌توانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.

· عصبانیت و بدخلقی

· خود انتقادی

· ناامیدی

· از دست دادن علاقه به فعالیت‌های قبلی

· عدم توانایی در لذت بردن از زندگی

· تغییرات فاحش وزن

· تغییر عادات خواب

· خستگی

· کندی روانی و حرکتی

· دردهای بی دلیل

· مشکلات توجه و تمرکز

· کاهش یا افزیش میل جنسی

· افکار خودکشی گرا

عوامل تشدیدکننده افسردگی پدر و مادر

علایم زیر می‌تواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:

 مصرف بیش از حد مشروب، دخانیات و یا اختلال در انجام فعالیت‌های روزمره شود که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.

باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

تاثیر افسردگی پدر و مادر بر فرزند را مطالعه کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره

77 پاسخ
  1. saeed گفته:

    من افسردگی دارم اونم از نوع شدید که تو یه هفته سه دعوای شدید رو کردم الان فقط یه جمله دارم صبور باش و مثل یه مرد سر سخت تسلیم ناپذیر و اگر دختری فقط پس از هر بار زمین خوردن بلند شو و قدمتو محکم تر بکوب افسردگی رو دشمنت بدون و مبارزه کن

    پاسخ
  2. مریم تنها گفته:

    منم چند سالی هست افسرده ام از وقتی یادمه از قیافم خوشم نمیومد آرایش میکردم که این حس از من دور شه اما همه فکر میکردن واسه جلب توجه جنس مخالف این کار رو میکنم بابام یه آدم مذهبی از دوم دبستان روز میکرد مانتو و روسری بپوشم بعد گیر داد به چادر من همینجوریشم از قیافم متنفرم دیگه این کفن سیاهو نمیتونم تحمل کنم صبح تا شب میگه اون دنیا جاتون جهنمه دیگه از همه چی خسته شدم. دلم میخواد بمیرم .زندگی کسالت واری داریم نه مسافرت و نه مهمونی نه تغییر و نه تحول.

    پاسخ
  3. زینب گفته:

    امیدوارم روزی برسه همه اون کسایی که دچار افسردگی شدند خوب بشند تو رو خدا امیدتون و از دست ندهید خدا بزرگه .خواهش میکنم خوب فکر کنید.اونی که میتونه کمکتون بکنه خود شما یید کمتر به گذشتتون فکر کنید.

    پاسخ
  4. shler گفته:

    من هیچ امیدی به آینده ندارم.قبلا خیلی آدم سرحالی بودم همه به حالم غبطه میخوردن اما افسوس .الان از خودم از همه کسایی که منو به این حال انداختن

    پاسخ
  5. ناشناس گفته:

    سلام عزیزان وحیف که آدم نمیتونه همه سرگذشتش رو بگه واگه سرگذشت زندگی من چاپ می شد همه افسرده ها تازه قدر زندگیشون رو میدونستند.روزگاری که گذروندم امید که حتی سگ که حیوونه نگذرونه به خدا راست گفتم.سجده شکر کنید.فقط به مغزم 14 بار حداقل شوک دادند که قسمتی از تلخیهای زندگیم از یادم بره 21 ساله تحت درمانم

    پاسخ
  6. حمید رضا گفته:

    به نظر من علت اکثر افسردگی ها تنهاییه انسان موجودی اجتماعیه پس باید در کنار دیگر افراد زندگی کنه همراه و همزبون داشته باشه پیشنهاد من ازدواج.البته ازدواج عاقلانه و منطقی با دختری عاقل و اهل زندگی.

    پاسخ
  7. marsdd گفته:

    دوستان افسردگی لعنتی منو بدبخت کرد درست زمانی از زمانی که کنکور دادم تا الان که 22 سالمه روز به روز بدتر میشم فکرم خوب کار نمیکنه ریزش موی سر گرفتم شدید معده درد وهزار تا درد دیگه به خدا الان که دارم کامنت میزارم انگار تو برزخم فقط زمان که داره می گذره التماس دعا

    پاسخ
  8. میترا گفته:

    با شوهرت صحبت کن که خانواده اش رو قانع کنه که شما الان بچه نمی خواهید حتما درمان خودتون رو نزد یک روانشناس ادامه بدین.اینطوری برای حاملگی و جنین بسیار خطرناکه.خانواده شوهرتون مسلما یک نوه سالم می خوان

    پاسخ
  9. صبا گفته:

    سلام بچه ها منم دچار افسردگی و اضطراب شدم چون خیلی ناراحت و غمگین هستم دو سال هست که ازدواج کردم ولی از زندگی لذت نمیبرم هر کی این متن رو میخونه برام دعا کنه.6 ماه دارو مصرف میکرذم برای اضطرابم تا حدودی خوب بود و کم شد ولی مجبور شدم دارو رو قطع کنم چون خانواده شوهرم از من بچه می خوان خیلی خسته ام از همه همه کس خسته شدم.فقط 25 سلا دارم شاید خدا صدای شما رو بشنوه برام دعا کنید.

    پاسخ
  10. reza گفته:

    این همه کارهایی رو که شماها گفتیم اگه یه نفر بتونه انجام بده که اصلا افسردگی نمیگرفت.افسردگی یعنی انجماد فکر و عمل.یه درمانی واقعی تر لطفا رائه بدین

    پاسخ
  11. الهه گفته:

    من خودم چند سال پیش افسرده بودم دارو میخوردم ولی گذاشتم کنار حالم بهتره ولی بازم فکر میکنم مامانم 19 سال دیگر ناراحتی اعصاب من هر چی بهش میگم خودت میتونی به خودت کمک کنی گوش نمیده منم حالم بده دعا کنید برای همه مریضای روحی و روانی .

    پاسخ
  12. یک معلم گفته:

    من هم یه خانم افسرده ام.با این تفاوت که فکر میکردم درمان نداره و باید باهاش ساخت همیشه ظاهرم نامرتب.همیشه خودم رو کمتر از دیگران می دانم.به همه بدبینم خودم رو مقصر میدونم.احساس بدبختی میکنم.مشکلات مالی دارم. توکلم به خدا کم شده احساس ناامنی میکنم.حسود شدم از همه بدم میاد.دلسرد شده.رابطه ام با شوهرم بد شده .همیشه نگران آینده ی بچه هامم ولی هیچ وقت محبت درست و حسابی بهشون نمی کنم.

    پاسخ
  13. فرشته گفته:

    سلام من 11 ساله که ازدواج کردم سه تا دختر دارم خانواده شوهرم بهش میگن تو هیچی نداری خیلی افسرده و نگرانیم من و شوهرم هیچ امیدی به آینده نداریم صبحتها که از خواب بیدار میشم میگم کی دنیا تموم میشه دلمرده و خسته بدون هدف زندگی میکنم

    پاسخ
  14. ناشناس گفته:

    یه دوست برای خودت داشته باش.که باهاش درد دل کنی وقتی ما مشکلات حل نشدنی را با دیگران درمیان می گذاریم توان و تحملمان بیشتر میشود.

    پاسخ
  15. میترا گفته:

    شاید بهتره واقع بین باشی و از جایی کمک بگیری.مثلا در ماه 20 روز پدرت در موسسه ای تحت مراقبت باشه و 10 روز نزد خودت.اینطوری باور کن تو اون 10 روز خیلی بهتر وظایف فرزندی رو انجام میدی.

    پاسخ
  16. میلاد گفته:

    خواهر من دنیا همش همینه.نگران نباش .تو باید به این چیزا نگان کنی و همه رو بشناسی .دنیا رو بشناسی .مطمئن باش تو هم به روزی خوشبختی رو تجربه می کنید من بهتون قول میدم.فقط به خدا ایمان داشته .تو باید به خودت افتخار کنی که تونستی از پس این شرایط بر بیایی

    پاسخ
  17. پگاه گفته:

    سلام من 38 سالمه و سه سال پیش مادر رو از دست دادم و پدرم آلزایمر داره و ار کار افتاده است. خواهر و برادری ندارم و من هم کار بیرون و هم خونه و هم کارای پدرمون دارم.نمیتونم تفریح کنم و همش گرفتار این وضعیت خیلی کم طاقتم کرده چیکار کنم؟ازدواج نکردم و نمیتونم با این شرایط ازدواج هم بکنم.تحصیلات دارم و وضعیت مالیم متوسطه.چیکار کنم بتونم طاقت بیارم و کمتر غصه بخورم؟

    پاسخ
    • ناشناس گفته:

      پگاه جان امیدوارم همیشه تو زندگیت موفق باشی.و این رو بدون که خداوند داره امتحانت میکنه.به نظر من شما یکی از بنده های خوب خداوند هستی فقط خواهش میکنم مواظب خودت باش ازت ممنونم به خاطر این همه خوب بودنت.

  18. زینب گفته:

    سلام دوستان بیایید زندگی رو با همه مشکلاتش دوست داشته باشیم چون زندگی زیباست من با اینکه افسرده بودم زندگی رو واسه خودم زهر کرده بودم خیلی واسه خودم افسوس میخورم ولی الان با بالا بردن سطح آگاهی ام خیلی راحت زندگی میکنم و عاشق زندگی کردن هستم

    پاسخ
  19. سلام گفته:

    من آدم خیلی خنده رو و رفیق بازی هستم به بعضی از دوستام خیلی وابستم ولی هیچکدوم روابط متقابل خوبی ندارن، سخت دلگیرم.دارو هم مصرف میکنم.متاسفانه با گذشت 26 سال هنوز هدفم را نمی دونم.از همه چیز ناراضی ام مخصوصا رشته تحصیلی ولی مجال تغییر دادن نیست.واقعا کم آوردم.خیلی تنهان تنها به معنای واقعی

    پاسخ
  20. ولی گفته:

    من یه شخص بدبختی هستم که همیشه مشکل کوتاهی قدم باعث افسردگی من شده ، و هست واز هدا هم زیاد کمک می خوام.اما انگار منو دوست نداره.

    پاسخ
  21. سیم سیم گفته:

    فکر کردم فقط خودم فسرده ام.من دو سال که افسرده ام.تازگی ها بدتر شدم یکسال تو عقدم اما از دوری شوهرم دارم دق میکنم شاید برم سر زندگیم بهتر بشم.از قیافه خودم بدم میاد، فقط دوست دارم گریه کنم.

    پاسخ
  22. مسعود گفته:

    بیشتر مشکلات و افسردگی ماها به خاطر مسائل اقتصادی است اگه پول داشته باشی همه چی دارد می تونی درس بخونی ، می تونی تفریح بری، می تونی خوب بپوشی می تونی با دوستات و اقوامت رفت و آمد کنی .اما اگه پول نداشته باشی تنهای تنها باید بشینی تو خونه و فقط غصه بخوری

    پاسخ
  23. َعبدالهی گفته:

    عامل ایجاد افسردگی محیط است یعنی شرایط زندگی اگر مشکلات زندگی و عواملی که منجر به بروز افسردگی شده باشند همچنان در زندگی شما باشند مطمئن باشید درمان نخواهید شد.

    پاسخ
  24. ناشناس2 گفته:

    سلام منم افسرده هستم ولی فکر کنم درمانی نداره.به غیر از رفتن به دکتر هر کاری کردن ولی خوب نمیشم.میگن شاد باشد چطوری؟میگن زیاد فکر نکن اما چطوری؟ میگن تنها نباش ولی اگه حال بیرون رفتن نداشته باشیم چی؟ حال کار کردن نداشته باشیم جی ؟

    پاسخ
  25. ناشناس گفته:

    سلام چرا افسرده هستیم.یا پدر و مادر ناآکاهی داریم و یا شکست عشقی خوردیم و یا فقیریم و یا خیلی پولدار هستیم.چرا نمی تونید مشکل ها تون رو حل کنید اگه امروز صاحب اینهمه مشکل هستیم باعث اش خودمون هستیم و بس اسم خودمون رو گذاشتیم افسرده خیلی خنده دار و شرم آوره

    پاسخ
  26. پری گفته:

    سلام دوستان اگه ما انسانها قبل از هر کاری و هر تصمیمی خوب بیاندیشیم و یا چند نفر مشورت کرد و عجولانه عمل نکنیم هرگز دچار افسردگی نمیشویم.و هر روز قرآن بخوانید زیرا خواندن قرآن آرامش به قلب می دهد حتی اکه دو خط باشد آرزوی سلامتی همگی

    پاسخ
  27. ناشناس گفته:

    من 30 سالمه و 14 ساله که ازدواج کردم 6 سال افسردگی گرفتم خیلی دکتر هم رفتم ولی هر روز بدتر می شم تو رو خدا دعام کنید.

    پاسخ
  28. نادر گفته:

    خداروشکر که یه نفر تونست از این افسردگی جون سالم به در ببره.خیلی خوشحال شدم تبریک میگم.به آرزوی روزی که هممون بتونیم از شر این بلای خانمان سوز رها بشیم.

    پاسخ
  29. زینب گفته:

    من دو سال پیش دچار افسردگی شدیدی شده بودم به مدت یک سال طول کشید تنها چیزی که کمکم کرد این بود که با خودم کنار اومدم از سرزنش کردن خودم دست کشیدم میدونید من خیلی سختی کشیدم تا این به خودم بفهمونم که باعث همه این مشکلات پایین بودن سطح آگاهیم بود.حالا هم که به خیلی چیزها رسیدم خیلی خوشحال هستم که صاحب تجربه های بسیار بزرگی شدم و یاد گرفتم هیچوقت مقابل شکست خودم رو نبازم و همیشه محکم و استوار باشم و عاشق زندگی کردن باشم.

    پاسخ
  30. میلادم گفته:

    شمام ناامید نشین اگر به نفر باشه که واقعا عاشقش باشین و باهاش ازدواج کنید زندگی به کامتون شیرین میشه.من به عشق خیلی اعتقاد دارم

    پاسخ
  31. یلدا گفته:

    بچه ها من خیلی شاد و با روحیه بودم و همش خوشگذرونی میکردم ولی با بالا رفتن سنم حس ترس شدید از پیر شدن و قابل توجه نبودن من رو افسرده کرده حالم خیلی بده الان 38 سالمه فکر میکنم دیگه فرصت ندارم همه کارهام نصفه مونده درسم و …. همه چی شما که جوونترید عوض افسرده شدن درس بخونید و تلاش کنید که در میانسالی به این درد مبتلا نشید اگر هم بشید حداقل امتیازاتی چون مدرک تحصیلی کار خانواده دارید…

    پاسخ
  32. میلاد گفته:

    شما راست میگین ولی انسان هر قدر بخواد به چیزی فکر نکنه.بیشتر بهش فکر میکنه.این کار باید تدریجا صورت بگیرد.

    پاسخ
  33. فاطمه گفته:

    آرامش محصول تفکر نسیت…
    ” آرامش هنر نیاندیشیدن به انبوه مسائلی ست که ارزش فکر کردن ندارند “

    پاسخ
  34. ناشناس گفته:

    این ها همه طبیعیه .اعتماد به نفست رو ببر بالا.من خودم به هر دوش مبتلا هستم.اما زمانی که اعتماد به نفسم بالاست بهترم

    پاسخ
  35. نسترن گفته:

    من ده سال ازدواج کردن بچه دار نشدم.شوهرم خیلی انسان شریفیه ما عاشق هم هستیم ولی این مشکل سبب شده فکر های خطرناکی بکنم گاهی فکر خودکشی گاهی طلاق آخه مشکل از منه شوهرم تقصیری نداره نمیدونم افسردگی دارم یا نه.با اینکه لیسانس دارم ولی موقع حرف زدن دچار استرس و لکنت میشم از همه میترسم وقتی اشتباهی میکنم حیلی خودمو سرزنش میکنم فکر میکنم آخر دنیاست چی کار کنم که اعتماد به نفسم بره بالا

    پاسخ
  36. فاطمه گفته:

    اون اتفاق هر چقدرم که بد و ناجور باشه کارت درست نبود.من چی بگم که از وقتی یادم میاد اتفاقای ناجور تو زندگیم دیدم.فقط یکیش اینه که تو سه سالکی جلوی چشمم بابام مامانمو میزد.فکر کن یه دختر بچه سه ساله.
    حالا اینا رو ول کن! ببین چند تا توصیه بهت میکنم نمیدونم تا چه حد رابطه ت با خدا خوبه اما اول باید بری به خاطر تمام اشتباهاتی که مرتکب شدی خودکشی و ازش عذر خواهی کنی .با گریه و و با یاد آوری تمام دردایی که تو این مدت کشیدی بعدم برو یه گوشه بشین واسه خودت دعا کن و با خدا حرف بزنن با یه دل پاک که الان توبه هم کرده و تازه متولد شدی ازش بخواه که بهت آرامش بده.من امتحان کردم جواب میده.فقط بدون که راه نجاتت خودتی و خدا نه بنده ی خدا.اگه هم به یکی از اماما محبت خاصی داره واسطه قرار بده تا خدا گناهاتو ببخشه باور کن رها میشی

    پاسخ
  37. متین روانشناس گفته:

    سلام نسیم خانوم شما باید به روانپزشک مراجعه کنید برای دارو روانشناس در عجبم که چرا مردم اینقدر از روانشناسی واهمه دارن در صورتیکه میتونه خیلی کمک کننده باشه.اراده کنید و مطمئن باشید جواب میگیرید ولی زمان بر هست.

    پاسخ
  38. نسیم گفته:

    من سه سال افسرده هستم هنوزم بهتر نشدم 5 بار خودکشی کردم تو دوره مدرسه بشاشترین دختر کلاسمون بودم بعد یه اتفاق بد اینجور شدم الانم خوب نشدم هر چیز کوچیکی باعث میشه به اون اتفاق وحشتناک بیفتم و باعث میشه اونقدر گریه کنم فشارم میفته حالم دست خودم نمیشه میخوام به زندگی عادیم برگردم اما نمتونم خیلی داغونم تو رو خدا کمکم کنین.الان گریه میکنم نمیتونمممم فراموش کنم اون اتفاق رو..

    پاسخ
  39. امیدوار گفته:

    برای کوچکترین چیزی که داری از خدا تشکر کن واون وقته که متوجه میشی درهای خوشبختی به روت باز شده.اگه قول بدی اینکار رو انجام بدی از ته دلم برات دعا میکنم.

    پاسخ
  40. حسین گفته:

    سلام انسان هر طور که فکر میکنه زندگی میکنه اول فکرمون رو عوض کنیم تا زندگیمون عوض بشه.من به آینده یک درصد امید دارم اما با همون سعی میکنم زندگی کنم واقعیتش زنده بمونم

    پاسخ
  41. میترا گفته:

    تو یه جلسه که پیش روانپزشک میری پدر و مادرت رو هم با خودت ببر.همونطور که اگه غده ی تیروئید درست کار نکنه بدن دچار مشکل میشه اگه مغز در ترشح یک سری از هورمون ها مشکل داشته باشه آدم روح روانش به هم می ریزه.م

    پاسخ
  42. ناشناس گفته:

    شما بهتر از هر کسی حال خودت رو میفهمی پس بهتره کارهای درمانی که انجام میدادی رو دنبال کنی و به کنایه اطرافیان اهمیتی ندی چون که متاهل نیستی بهتره یه ورزش رزمی برای تخلیه هیجاناتت بری و البته هرشب برای چیز های خوبی که داری تشکر کنی و چیز های را که دوست داری داشته باشی از خدا بخواه

    پاسخ
  43. ستاره گفته:

    من خیلی افسردگی دارم دکترم که روانشناس هست به من گفته حالم خیلی بده باید دارو بخورم .خانواده من افسردگی منو درک نمی کنند حتی میگن دیگه نباید پیش روانشناس و روانپزشک برم از شون ناراحتم چون نمی فهمند من مریضم برای من اتفاقات خیلی بدی تو زندگی افتاده که باعث شده من افسردگی بگیریم حتی افسردگیم باعث شد که از کارام و تحصیلم و ازدواجم عقب بمونم اگر کسی میتونه منو راهنمایی کنه به من بگه منم براش دعا میکنم

    پاسخ
  44. احمد گفته:

    شما باید همیشه ذهنت رو به جملات مثبت و خوبیها مشغول کنی و رابطه ات را با خداوند قوی کنی و با دعا و قرآن و تنها نمانی و تا میتوانی بگردی

    پاسخ
  45. مریم گفته:

    من دچار افسردگی شدم.17 سالمه.همیشه گریه میکنم و ناراحت هستم .با کسی حرف نمیزنم .نمازمو ترک کردم.نسبت به خودم و خانوادم احساس نفرت دارم و آرزوی مرگ میکنم.لطفا کمکم کنین

    پاسخ
  46. زهرا گفته:

    سلام من 27 سال سن دارم و دو سال هم هست که ازدواج کردم قبل از ازدواج خیلی شاد بودم طوری بودم که همه بهم میگفتن گل خندان اما بعد از ازدواج خیلی افسرده شدم هر مشکل کوچیکی یه کوه میسازم.جوری بود که دو بار خواستم خودکشی کنم همیشه تو خودم هستم اصلا نمیخندم از همه متنفر شدم حوصله حرف زدن ندارم اون دو بار هم اگه شوهرم جلومو نمیگرفت خودمو از پنجره پرت میکردم من کارمند هستم ممنون میشم راهنمایی کنید خیلی زندگی برام سخت شده.

    پاسخ
  47. ناشناس گفته:

    منصوره عزیز منم بعضی اوقات باخ خودم میگم ای کاش یه مریضی لاعلاج داشتم ولی این احساس و حال داغون رو نداشتم حالی که به ظاهر زنده ای و از باطن مرده

    پاسخ
  48. منصوره گفته:

    سلام 21 سالمه و الان سه ساله که دچار افسردگی شدم همه راهها رو امتحان کردم دارو نزدیک شدن به خانواده حتی خدا!ولی فایده نداشت.بابت هر مشکلی کوچیکی گریه می کنم پدر و مادرم خیلی اذیت میشن واقعا دیگه خسته شدم، به نظر من هیچ بیماری سخت تر از این نیست.بدتر اینکه درک من برای دیگران مشکله .همه مگین چه مشکلی داری؟ چی کم داری و من فقط میگم دلهره دارم میترسم توان ندارم.دیگه از این وضعیتم خسته شدم خیلی خسته.

    پاسخ
  49. پرستو گفته:

    واقعا احسنت به شما با این اراده و توکل .جای تقدیر داره امیداورم همیشه موفق باشی و برای همه جوونها دعا کنید.

    پاسخ
  50. فاطمه گفته:

    به خاطر از دست دادن خانواده متاسفم، ولی با همه ی این اوصاف به خاطر این همه شهامت باید بهت تبریک گفت، خداروشکر که تونستی از پس مشکلات بر بیایی.من وقتی امسال شما رو میبینم از خودم خجالت میکشم.با وجود این همه مشکلات باز هم امیدتون به خدا رو از دست ندادین آن وقت من تا دری به تخته میخوره همه ی محبت های خدارو فراموش میکنم.

    پاسخ
  51. علی گفته:

    سلام بچه ها اسم من علی هستش سه سال پیش کل خانوادم رو از دست دادم الان سه سال تنها زندگی میکنم 22 سالم هستش هم کار میکنم و هم درس میخونم اولش دارودرمانی میشدم ولی دیدم دارم پیر میشم کل داروها رو ریختم دور و نماز و دعا خوندم فقط این دو تا من رو درست کرد خدا رو شکر الان زندگی خوبی دارم خدا همه کسم شده همیشه شادم چون خدا باهام هستش

    پاسخ
  52. سامان گفته:

    دوستان همه ما که به این سایت سر زده ایم افسرده ایم ولی به خدا با ناامیدی نمیشه کاری کرد ما با هم داریم طعم یک درد مشترک رو میچشیم پس تنها نیستیم بهتره به همدیگه امید بدیم به امید روزی که همه از این بیماری رها شیم

    پاسخ
  53. ناجی گفته:

    سلام بچه ها من درمان افسردگی رو در چند حمله میگم امیدوارم انجام بدین
    1- توی کارهایی که احساس ضعف می کنید به خدا توکل کنید و انجامش بدید.
    2- نماز و دعا رو فراموش نکنید.
    3- خودتان با دیگران درد دل کنید اما از شنیدن درد دلهای غمگین دیگران فرار کنید.
    4- باور کنید افسردگی یک نوع بیماری جسمی هم هست پس ورزش کنید تا انرژی منفی درون رها بشه.
    5- نه غیبت کنید نه غیبت بشنوید.
    6- آرمان گرا نباشد و باور کنید و قبول کنید که هیچ چیز ایده آل به دست نمیاد و نیمه پر لیوان رو ببینید.
    7- به افسردگی به عنوان یک دشمن نگاه کنید که قصد نابودی شما رو دارد پس با قدرت و غرور باهاش بجنگید.
    8- در مورد هیچ چیز غیر از آبرو سخت نگیرید.
    9- هر کاری دلتان میخواهد انجام دهید غیر از گناه.
    10- هر رنگی دوست دارید بپوشید.
    11- به حرف های کنایه ها و بی احترامی دیگران اصلا اهمیت ندهید طوریکه انگار دیگران حتی ارزش فکر کردن را نداشته باشند.
    12- از هر محیطی که باعث آزار شما می شود خارج شوید.
    13- فیلم و جک های خنده دار ببینید.
    14- نگران هیچ کس حتی برادر خودتون نباشی چون اونا از شما سرحال تر هستند.
    15- فکر منفی را به محض ورود از دهن خارج کنید.
    16-به رویاهای شیرین فکر کنید.
    17- شنا یادتون نره.
    18- یک هنر یا کار جدید یاد بگیرید.
    19- خودتون رو دوست داشته باشید و سرتون رو بلند نگه دارید و محکم راه برید.
    20- پرخوری نکنید.

    پاسخ
  54. نارسیس گفته:

    برای درمان افسردگی بهترین راه توکل بر خداست هر وقت که حالتون بد میشه دستتون رو بذارید رو قلبتون و بگید یا فتان(یکی از القاب خداوند) اینقدر بگید که ذهنتون آرام بگیره و بعد یه ورزش انجام بدید تا حسابی ریلکس بشید و بعد یه دوش آب گرم با افکار مثبت

    پاسخ
    • پری گفته:

      عزیزم همین حالا جلوش رو بگیر افسردگی اگه مزمن بشه درمانش سخت تر میشه پزشک خیلی مهم نماز خوندن خیلی بهت کمک میکنه بگو باید اراده کنم و نمازت رو بخون ورزش هم سروتنین رو بالا میبره که این هم باعث شادتر شدنت میشه .برا منم دعا کن

  55. nahid گفته:

    من از وقتیکه یادمه و خوب و بد رو از هم تشخیص دادم از همون کلاس اول دبستان یادمه که هیچ دوستی نداشتم همیشه میرفتم ی گوشه حیاط مدرسه دور از همه بچه ها الان هم که 20 سالمه باز اون تنهایی ها، افسردگی ها، بدبختیا دست از سرم بر نمیدارن

    پاسخ
  56. همراه گفته:

    من هم افسردگی داشتم با کمک مامانم خوبم الان از مامانم ممنونم اینو بگم فقط خودمون کلید خوب شدنمون رو داریم

    پاسخ
  57. زهره گفته:

    سلام من چند ساله که افسردگی شدید دارم دکتر رفتم قرص هم میخورم یه ساعت خوبم یه ماه بد.بعد از خودندن حرفاتون فهمیدم که کسایی تو این دنیا هستن که احساس منو داشته باشن و من تنها نیستم واقعا درکتون میکنم.دارم دق میکنم دارم پودر میشم هیچ کس نمیفهمه چه حالی دارم روزی صد بار اروزی مرگ میکنم

    پاسخ
  58. حسین گفته:

    سلام دوستان من 5 ساله افسرده بودم و تازگی رفتم پیش دکتر.به نظر من افسردگی بهت نشون میده زندگی چقدر زیبا بوده و ما اشتباه میکردیم.روزهای سختیه ولی خدا هست.

    پاسخ
  59. ناهید گفته:

    منم افسردگی شدید دارم گاهی وقتها دلم به حال دختر 2 ساله ام میسوزد افسردگی من از شوهرمه خیلی عذابم میده از لحاظ مادی همه چی داریم ولی هر دو مون اعصاب نداریم تو رو خدا به خاطر یسنا کوچولوم دعا کنید

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سوالات متداول پیشگیری از افسردگی

1 - آیا افسردگی قابل معالجه است؟

در حالی که افسردگی قابل درمان می باشد و علائم آن قابل رفع است، ولی نمی تواند به صورت کامل معالجه شود. در مقابل، هدف درمانگر بهبود دادن می باشد. همانند سایر شرایط مزمن، حتی در صورتی که فرض بر امکان بروز مجدد آن باشد، یک سری روش های درمان برای کاهش شدت علائم، مدیریت شرایط و حمایت از شما وجود دارند.

2 - آیا اضطراب و افسردگی می تواند به خودی خود از بین برود؟

در اکثر موارد، اضطراب یک شرایطی می باشد که به صورت خود به خود به وجود می آید و از بین می رود. ولی در برخی مواقع، اضطراب نمی تواند بدون استفاده کردن از درمان، به صورت کامل از بین برود. این یک نکته منفی می باشد. نکته مثبت موجود عبارت از این است که شما می توانید علائم خودتان را مدیریت کنید تا آنها شرایط شما را مدیریت نکنند.

3 - من به چه نحوی می توانم تشخیص بدهد که دچار اضطراب شده ام یا افسردگی؟

اختلال های اضطرابی از طریق علائم مختلفی مشخص می شوند. یکی از رایج ترین علامت های موجود عبارت از یک نگرانی افراطی یا سرزده ای می باشد که منجر به ایجاد اختلال در عملکرد روزمره می شود. سایر علائم موجود شامل بیقراری، سراسیگمی، خستگی، مشکل تمرکز، تحریک پذیری، درد عضلات و مشکلات خوابی می باشند.